ابوالعریان از چهرههای برجسته و نامآور سیستان در آغاز قرن سوم هجری بود که به سبب شجاعت، جنگاوری و نقش مؤثرش در تحولات سیاسی و نظامی منطقه، جایگاهی ویژه در تاریخ این سرزمین دارد. او در دوران حکمرانی حمزه سیستانی ظهور کرد و با رشادتهای خود به عنوان یکی از سرهنگان و فرماندهان برجسته آن عصر شناخته شد.
در دوران خلافت عباسیان، سیستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت استراتژیک خود، همواره صحنه کشمکشهای داخلی و مقاومتهای محلی در برابر والیان منصوب از سوی بغداد بود. ابوالعریان نیز در این فضای پرآشوب به یکی از شخصیتهای کلیدی تبدیل شد.
نام اصلی ابوالعریان در منابع تاریخی بهصراحت ذکر نشده است، اما لقب او نشاندهنده شهامت و بیباکیاش در میدان نبرد است. واژه «عریان» در زبان عربی به معنای «بیپوشش» است و احتمال دارد این لقب به سبک جنگاوری خاص او یا به نشانه بینیازی و بیپرواییاش در نبردها اشاره داشته باشد.
بر اساس روایت «تاریخ سیستان»، او گروهی از مردمان محلی را که از سیاستهای سختگیرانه و ستمگرانه عباسیان ناراضی بودند، گرد خود جمع کرد. این گروه که به «غوغا» معروف بود، عمدتاً از طبقات مختلف جامعه، از جمله کشاورزان، پیشهوران و جنگجویان محلی تشکیل میشد. ابوالعریان در رأس این نیروها علیه اشعث بن محمد، عامل خلیفه در سیستان، قیام کرد و توانست او را شکست دهد. این پیروزی موجب تضعیف قدرت عباسیان در منطقه شد و مردم سیستان برای مدتی از سلطه مستقیم خلافت رهایی یافتند.
ابوالعریان نهتنها به سبب دلاوری و توان رزمیاش، بلکه بهواسطه تواناییهای مدیریتی و نفوذ اجتماعیاش در میان مردم شناخته میشد. او از جمله رهبرانی بود که در دل مردم جای داشت و توانست نیروهای مختلف را در برابر حاکمان جور متحد سازد. شیوههای جنگی او که مبتنی بر حملات ناگهانی و تاکتیکهای چریکی بود، نقش مهمی در موفقیتهایش ایفا کرد.
اطلاعات دقیقی از سرنوشت نهایی ابوالعریان در دست نیست، اما با توجه به شرایط آن دوره، میتوان حدس زد که یا در نبردی دیگر جان باخته یا پس از مدتی از صحنه سیاست کناره گرفته باشد. با این حال، نام و دلاوریهای او در حافظه تاریخی سیستان باقی مانده و او به عنوان یکی از قهرمانان محلی این خطه شناخته میشود.





