بهاءالدین مرغینانی از وزرا، شاعران و درباریان فاضل سدهی هفتم هجری بود. او اهل مرغینان بود که اکنون شهری است در جنوب استان فرغانه جمهوری ازبکستان. بهاءالدین در عصر استیلای مغول میزیست و به دادخواهی و راستگویی و پشتیبانی از مردم بیپناه شهرت داشت. او از سوی پدر از خاندان شیخالاسلام فرغانه و از سوی مادر از فرزندان طغانخان، حکمران فرغانه محسوب میشد و به طور یقین تا سال ۶۴۹ قمری در قید حیات بود. عمیدالملک حبش، وزیر دربار جغتای او را به خدمت بیسو، فرزند جغتای گماشت و بهاءالدین در عین ادب و احترام کامل در خدمت او بود، اما پس از مرگ بیسو وی بر اثر کینه و دسیسه مدعیان حکومت از جمله حبش عمید و قرا، پسر دیگر جغتای، به همراه مال و فرزندان به اسارت درآمد و در دوران اسارت هجوی برای حبش سرود و به فرمان حبش او را در میان نمدی پیچیدند و آنقدر مالیدند تا جان سپرد.
به گفته عطاملک جوینی، بهاءالدین مناقب و فضایل بسیاری داشته، و درگاه او محل اجتماع فاضلان و ادبا بود و شاعران و عالمان مورد عنایت و شفقت او قرار میگرفتند. اشعاری از او در تاریخ جهانگشای مذکور است.