نورالدین عبدالرحمن بن احمد بن محمد جامی، مشهور به مولانا عبدالرحمن جامی، در ۲۴ عقرب/آبان سال ۷۹۳ هجری خورشیدی در ناحیۀ جامِ قدیم در حوالی هرات، یکی از مراکز فرهنگی و علمی خراسان، به دنیا آمد. او نخستین آموزشهای خود را نزد پدرش آغاز کرد و قرآن، صرف، نحو و مقدمات ادبیات فارسی و عربی را از او فرا گرفت. با کوچ خانوادهاش به هرات، فرصت یافت تا وارد مدرسۀ نظامیۀ هرات شود؛ مدرسهای که در عصر تیموری یکی از معتبرترین نهادهای آموزشی عالم اسلامی به شمار میرفت. جامی در این محیط علمی به آموختن علوم دینی و عقلی پرداخت و نزد استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی در رشتههایی همچون منطق، فلسفهٔ مشاء و اشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، تفسیر، حدیث و قرائت به مهارتی کمنظیر دست یافت.
او از نوجوانی به شعر، عرفان، موسیقی و حکمت علاقهای ژرف داشت و همین گرایش موجب شد تا در مسیر سلوک معنوی به طریقهٔ نقشبندیه روی آورد. جامی در تصوف زیر نظر شیخ سعدالدین محمد کاشغری تربیت یافت و پس از درگذشت او، به مقام مرشدی نقشبندیان رسید و بهعنوان یکی از برجستهترین چهرههای عرفان خراسان شناخته شد. در کنار این، توانایی فوقالعادۀ او در شعر سبب شد که در میان اهل ادب لقب «خاتمالشعرا» بگیرد و آخرین نمایندهٔ بزرگ شعر کلاسیک فارسی به شمار آید.
جامی برای تکمیل دانش خود مدتی به سمرقند رفت و در فضای علمی مدرسۀ الغبیگ، که از مراکز مهم ریاضیات و نجوم بود، مورد توجه و حمایت الغ بیگ تیموری قرار گرفت. او پس از بازگشت به هرات، سالهای بسیاری را به تدریس، تحقیق و تربیت شاگردان پرداخت و در کنار فعالیتهای علمی و معنوی، نقشی مهم در زندگی فرهنگی دورۀ تیموریان ایفا کرد.
از او بیش از چهل اثر گرانسنگ در موضوعات شعر، عرفان، تاریخ، علوم دینی و ادبیات بر جای مانده است. از مهمترین آثار او میتوان به «بهارستان»، «نفحاتالانس»، «شواهدالنبوة»، رسالههای عرفانی مانند «لوایح» و «لواقح»، سه دیوان شعر و مجموعۀ مشهور «هفت اورنگ» شامل منظومههایی چون «سبحهالابرار»، «سلامان و ابسال»، «لیلی و مجنون»، «خردنامهٔ اسکندری»، «یوسف و زلیخا» و «سعادتنامه» اشاره کرد. این آثار نهتنها در خراسان، بلکه در ایران، آسیای میانه، هند، ترکیه عثمانی و جهان عرب تأثیر گستردهای گذاشت و تا سدهها در مدارس علوم ادبی و دینی تدریس میشد.
جامی با ترکیب دانش گسترده، شعر ژرف، ذوق موسیقایی، تجربهٔ عرفانی و نقش فرهنگی در دربار تیموریان، به یکی از جامعترین چهرههای تمدن اسلامی بدل شد. او در ۲۷ عقرب/آبان سال ۸۷۱ هجری خورشیدی در هرات درگذشت و در تخت مزار این شهر به خاک سپرده شد. میراث فکری و ادبی او همچنان الهامبخش شاعران، پژوهشگران و اهل عرفان است و جایگاه او در تاریخ ادبیات فارسی و تصوف، یکی از بلندترین قلههای فرهنگ خراسانی بهشمار میآید.






