یازدهم ثور/اردیبهشت، زادروز لطیف ناظمی

لطیف ناظمی

لطیف ناظمی در ۱۱ ثور/اردیبهشت ۱۳۲۵ هجری خورشیدی در شهر هرات چشم به جهان گشود. آموزش‌های ابتدایی را در دبستان سلطان غیاث‌الدین هرات به پایان رساند و سپس رهسپار کابل شد تا در دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه کابل به تحصیل در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی بپردازد. در سال ۱۳۴۸ هجری خورشیدی با دریافت مدرک کارشناسی، راهش را به‌عنوان پژوهشگر و کارگزار فرهنگ افغانستان آغاز کرد.

فعالیت‌های اداری و فرهنگی او از وزارت اطلاعات و فرهنگ آغاز شد، جایی که در سمت‌های گوناگونی از جمله ریاست نشرات رادیو افغانستان نقش‌آفرینی کرد. ناظمی در کنار این مسئولیت‌ها، به کادر علمی دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه کابل پیوست و به تدریس ادبیات پرداخت. اندکی بعد، طی مأموریتی علمی، به دانشگاه هامبولت آلمان دعوت شد و برای بیش از دو سال در آن‌جا به عنوان استاد مهمان، به آموزش ادبیات پرداخت. این تجربه، دریچه‌های تازه‌ای را به روی نگاه تحلیلی و پژوهشی او گشود.

در اواخر دهه‌ی شصت خورشیدی، استاد ناظمی به آلمان مهاجرت کرد و فعالیت‌های فرهنگی و ادبی خود را در دیار غربت پی گرفت. مهاجرت، نه مانعی بر مسیر خلاقیت او شد و نه فاصله‌ای میان او و زبان فارسی انداخت، بلکه شعر و نثر او از این پس، رنگی از دوری، غربت و تأمل فلسفی بر خود گرفت.

لطیف ناظمی در عرصه‌ی شعر، ابتدا با قالب‌های سنتی همچون قصیده و غزل به میدان آمد و به‌زودی در آن‌ها استادی یافت. اما روح پرسشگر و نوجوی او، راهش را به سوی شعر نو باز کرد. او به سبک نیمایی روی آورد و در ادامه، به تجربه‌ی شعر سپید و شعر منثور نیز پرداخت. دفترهای شعری او از جمله «سایه در مرداب»، «باد در فانوس»، «در بیشه‌های باد»، «از باغ تا غزل» و «آیینه‌ها دروغ نمی‌گویند» از نمونه‌های درخشان شعر معاصر فارسی‌اند که در آن‌ها ترکیبی از تصویر، عاطفه، نقد اجتماعی و درنگ فلسفی دیده می‌شود.

ناظمی تنها شاعر نه، بلکه در عرصه‌ی نثر نیز قلمی استوار دارد. اثر برجسته‌ی او «مقدمه‌ای بر داستان‌نویسی معاصر» از جمله منابع معتبر برای دانشجویان و نویسندگان جوان است که با زبانی روشن و تحلیلی، مفاهیم و اصول داستان‌نویسی را واکاوی می‌کند. او همچنین در نقد ادبی، یکی از چهره‌های شناخته‌شده به شمار می‌رود و آثارش در این زمینه از دقت، وسواس علمی، و شناخت ژرف از سنت و مدرنیته برخوردارند.

لطیف ناظمی از جمله نویسندگانی است که توانسته پیوند میان سنت ادبی فارسی و جریان‌های نوگرایانه را حفظ و تفسیر کند. او از ریشه‌های خراسانی خود غافل نیست، اما در عین حال، نگاهی فرامرزی و جهانی به ادبیات دارد. شعرهای او، پژواک تنهایی یک ملت، حسرت‌های تبعید، و امیدهای زنده‌نگه‌داشته‌شده در دل تاریخ‌اند.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان