عبدالکریم تمنا هروی در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی در روستای سروستان، واقع در جنوب شرق شهر هرات، به دنیا آمد. او در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و در نوجوانی به کارهایی مانند حسابداری (میرزایی) مشغول شد.
تمنا به مدارس سبک امروزی نرفت و تحصیلات ابتدایی خود را در مسجد آغاز کرد. او به طور خودآموز به تحصیل ادامه داد و دیوان حافظ را از بانویی به نام قریش، مادر ابوبکر و غلامحیدر یقین، فرا گرفت. شوق به آموختن از همان دوران کودکی در او آشکار بود و بسیاری از مواقع تکههای زغال و دیوارهای کاهگلی روستای سروستان نقش قلم و کاغذ را برای او ایفا میکردند.
از سال ۱۳۴۰هجری خورشیدی، سرودهها و نوشتههای تمنا در روزنامهی اتفاق اسلام به چاپ میرسید. او در سال ۱۳۵۴ هجری خورشیدی به عنوان مدیر کتابخانه عمومی هرات توظیف شد که این موقعیت به او کمک زیادی در پرورش ذوق ادبی و روحیه پژوهشیاش نمود. تمنا در سال ۱۳۴۷ هجری خورشیدی با جریدهی ملی ترجمان همکاری کرد و به عنوان یکی از نویسندگان فعال آن به جامعه ادبی معرفی شد. او در سال ۱۳۵۵ هجری خورشیدی به عضویت لویهجرگه و در سال ۱۳۵۶ هجری خورشیدی به سمت فرماندار زندهجان یا پوشنگ کهن رسید، اما پس از مدت کوتاهی از این منصب کنارهگیری کرد و در سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی دوباره به عنوان مدیر کتابخانهی عمومی هرات منصوب شد.
عبدالکریم تمنا در سال ۱۳۵۸ هجری خورشیدی به دلیل هجوم ارتش شوروی پیشین به افغانستان، به ایران مهاجرت کرد. در این دوران با بزرگانی چون دکتر پرویز ناتل خانلری، ابراهیم باستانی پاریزی، حبیب یغمایی، مظاهر صفا، محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج افشار، فریدون جنیدی، چنگیز پهلوان، علی دهباشی و دیگران مراوده داشت.
نوشتهها و سرودههای تمنا در مجلات و روزنامههای ایران چون مجله فرهنگی و هنری “بخارا” با مدیریت علی دهباشی و روزنامه اطلاعات منتشر میشد. همکاری و حضور همیشگی او در بنیاد فرهنگی نیشابور به سرپرستی استاد فریدون جنیدی و آشنایی با دکتر چنگیز پهلوان باعث شد تا در سال ۱۳۷۱ کتاب «نمونههای شعر امروز افغانستان» از سوی این بنیاد و با کوشش چنگیز پهلوان نشر شود که تمنا نقش بسزایی در گردآوری مطالب آن داشت.
او ویرایش و مقابله کلیات دیوان غلاممحمد طرزی را همراه با دکتر ننگیالی طرزی انجام داد که در سال ۱۳۸۱ در تهران به نشر رسید. عبدالکریم تمنا با فروتنی فراوان هیچگاه تمایلی به انتشار سرودهها و آثار پژوهشی خود نداشت، اما در سال ۱۳۹۵ به اصرار دوستان و فرزندان، مجموعه سرودههایش به نام «پیوند عمر» و سپس در سال ۱۳۹۹ به همت موسسه پژوهشی بایسنغر «ارجنامه» او چاپ شد. در این کتاب مقالات ادبی تمنا و نوشتههایی از دوستان درباره او گنجانده شده است.
درد دوری از دیار در اکثر اشعار تمنا به وضوح دیده میشود. وی در اشعارش به یاد زادگاهش، هرات، اشاره کرده و عشق و علاقه خود به وطن را بیان میکند. عبدالکریم تمنا پس از سپریکردن ۸۴ بهار از عمر، در 19 اسد/مرداد ۱۴۰۲ درگذشت. پیکر او بنا به وصیت خودش در جوار مرقد پیر عارفان، حضرت خواجه عبدالله انصاری، در شهر هرات باستان به خاک سپرده شد.