$ 8

دربارهٔ کتاب

از متن کتاب
پیش از این‌که به افغانستان سفر کنم، پشت کتاب «مرگ ویرژیل» نوشته بودم: «یک روز در مزار شریف با هم دیدار می‌کنیم.» آدم به سوی سرنوشتش گام می‌گذارد. در آن زمان نمی‌دانستم که به افغانستان می‌روم؛ اما همیشه می‌خواستم. به نظر می‌رسید که آن کشور دور دست، مرا به خود جلب می‌کند. تمام بهانه‌هایم یک‌سو، پیوند ناگسستنی من با افغانستان، «ملا محمد جان» است. او در آهنگش، به معشوقش می‌گوید: «بیا که بریم به مزار»؛ یعنی معشوق را به مزار شریف دعوت می‌کند.

فراخوان