از متن مقاله
نویسندهی ادبیات سخنگوی هیچ کس نیست، حتا سخنگوی افکار خاص خودش هم؛ اما ممکن است در اثر، آزادی نشان داده شده باشد؛ عدالت به میان آمده باشد؛ عشقی اتفاق افتاده باشد. نقش وجیهالمله گرفتن از سوی یک نویسنده، کاری که میکند؛ به خطرانداختن اثر خود نویسنده است. با تن در دادن به نقش وجیهالملهی خود، نویسنده اثرش را به خطر میاندازد و چندصدایی اثرش را به یکصدایی تقلیل میدهد. اینطوری، یک اثر به یکزمان و به یکجامعه فروکاسته میشود. ادبیات، قلمروی است که در آن، هیچ کس مالک حقیقت نیست؛ نه «آنا»، نه «کارنین» و نه تولستوی؛ اما در عین حال، قلمروی است که در آن همگان حق دارند که فهمیده شوند.