شمسالدین محمد بن علی بن ملکداد تبریزی، مشهور به شمس تبریزی متولد سال ۵۸۲ هجری قمری، در شهر تبریز است. در کودکی، شمس به آموزش پرداخت و تحت آموزش اساتید بزرگی چون شمس خونجی قرار گرفت. همچنین، او از بزرگان طریقت، مانند پیر سلهباف و شیخ رکنالدین سجاسی کسب معرفت کرد.
شمس تبریزی در سیر و سلوک خود، با اندیشمندان و بزرگان بسیاری آشنا شد و در مقالات خود از شخصیتهایی همچون فخر رازی، محیالدین ابن عربی و اوحدالدین کرمانی یاد کردهاست. شمس به سیر و سفر علاقه فراوانی داشت و اغلب از یک شهر به شهر دیگر میرفت. همین عشق به سفر بود که او را به قونیه رساند.
یکی از مهمترین وقایع زندگی شمس، ملاقاتش با مولانا جلالالدین محمد بلخی بود. شمس در سال ۶۴۲ هجری قمری وارد قونیه شد و با مولانا دیدار کرد. این ملاقات تحول بزرگی در زندگی مولانا به وجود آورد؛ مولانا که تا آن زمان به تدریس علوم دینی و فقه مشغول بود، پس از دیدار با شمس به سمت عشق، سماع، و شاعری روی آورد. این تغییر احوال مولانا سبب نارضایتی و دشمنی مردم قونیه شد و بسیاری از پیروان او علیه شمس شوریدند.
شمس تبریزی بعد از شانزده ماه اقامت در قونیه، بیخبر شهر را ترک کرد. مولانا که از این جدایی اندوهگین شده بود، فرزندش سلطان ولد را به همراه گروهی برای بازگرداندن شمس به شام فرستاد. شمس تبریزی دوباره به قونیه بازگشت و با مولانا ملاقات کرد، اما شادی بازگشت او دیری نپایید. دشمنان شمس تبریزی دوباره آزارهای خود را آغاز کردند و شمس که دیگر نمیتوانست تحمل کند، برای همیشه در حدود سال ۶۴۵ هجری قمری قونیه را ترک کرد و به جایی نامعلوم رفت. برخی معتقدند که او توسط دشمنانش کشته شد و برخی دیگر باور دارند که او به صورت ناشناختهیی در گوشهیی از جهان به سلوک خود ادامه داده است. مزار او در شهرهای مختلفی مانند خوی و قونیه مورد احترام قرار دارد.
شمس تبریزی به عنوان یکی از صوفیان برجسته، تأثیر عمیقی بر تصوف و عرفان اسلامی بجا مانده. او نه تنها یک عاشق و عارف بود، بلکه با نگاهی نو به موضوعات مختلف مینگریست. سخنانش در مقالات شمس تبریزی، همچنان منبع الهام برای بسیاری از عارفان و ادیبان است.