Search
Close this search box.
پخش ویدیو

در دفتر دوم مثنوی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، حکایت شگفت‌آور ی آمده است که با وجود سادگی ظاهری، پیام‌های عمیقی را به ما انتقال می‌دهد. داستان درباره‌ی شخص ناداری است که به دنبال یک خانه است و دوست او به او یک خانه‌یی را پیشنهاد می‌دهد. اما زمانی که به این خانه می‌رسند، شخص کم بضاعت متوجه می‌شود که آن خانه خراب و ناقص است؛ سقفی ندارد و دیواره‌هایش نیز وضعیت خوبی ندارند. دوستش به او توجیه می‌کند که اگر این خانه سالم می بود، مناسب‌ترین انتخاب برای او می‌شد، زیرا که نزدیک خانه‌ی اوست، اما آن با توجه به دانش و تجربه‌اش، به او یادآوری می‌کند که نزدیکی به افراد خوب تنها کافی نیست، بلکه الزامات دیگری نیز نیاز دارد.

ادامه حکایت در در پادکست

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان