درس‌های مثنوی: راز بزرگ لقمان در مثنوی مولانا: وقتی صداقت به آزمون کشیده شد | راست آزمایی

لقمان غلامی بود که با چند غلام دیگر در خدمت یک خواجه کار می‌کرد. خواجه هر از گاهی غلام‌ها را روان می‌کرد به باغ تا میوه بچینند، لقمان هم با آنها می‌رفت. لقمان، سیاه‌پوست بود و در میان بقیه قابل تشخیص بود. غلامان وقتی میوه می‌چیدند، در خفا از میوه‌ها می‌خوردند. یک روز خواجه فهمید که از میوه‌ها خورده شده، ولی دقیق نمی‌فهمید کدام یک خورده است.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان