
پیامبر عشق: رمزگشایی از نمادهای پنهان در ذهن مولانا | مولانا و دنیای ذهنی ما | بخش هفتاد و نهم
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید چرا مولانا از نمادها سخن گفته است؟در این بخش از سلسله برنامههای پیامبر عشق، به واکاوی نمادهای ذهنی
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید چرا مولانا از نمادها سخن گفته است؟در این بخش از سلسله برنامههای پیامبر عشق، به واکاوی نمادهای ذهنی
درک، فقط دانستن و فهمیدن با عقل نیست؛ یعنی اینکه چیزی را با دل حس کنیم، درد کسی را بفهمیم، و خود را به جای
روانکاوی، بهعنوان یکی از شاخههای بنیادین روانشناسی مدرن، به کاوش در ناخودآگاه انسان، تعارضهای درونی، رؤیاها، و ساختار روان فردی میپردازد. این پدیده که در
کلمهها و واژهها، سازنده یا ویرانگرند. در این بخش از سلسله برنامههای «پیامبر عشق»، بر آموزههای اخلاقی، روانشناختی و عرفانی، به بررسی نقش واژهها در
در آینهی اندیشهی مولانا، انسان تا خویش را نشناسد و پردههای نفسانی را ندرد، به آرامش و سلامت روان نمیرسد. زیست سالم روانی، از دید
مولانا جلالالدین محمد بلخی با نگاهی موشکافانه، به ما میآموزاند که چگونه بخشهایی از وجودمان را نمیبینیم؛ همان ضعفها و لغزشهای پنهان که بیآنکه بدانیم،
در اندیشهی مولانا، انسان نه آن است که در آینه میبیند. تعبیر مولانا از ظاهر و باطن انسانها نگاه دیگری است. در این بخش از
در این قسمت از مجموعه درسگفتار «پیامبر عشق»، به یکی از عمیقترین و رازآلودترین ابعاد اندیشه مولانا میپردازیم: مرگ. اما در نگاه مولانا، مرگ پایان
در نگاه مولانا عهد و پیمان نه قرارداد اجتماعی، بلکه پیوندی جانانه است میان عاشق و معشوق، میان انسان و حقیقت. در این درسگفتار در
در نگاه مولانا، انسانها همچون قطرات یک اقیانوساند؛ هرکدام با ظاهری متفاوت، اما از یک حقیقت سرچشمه گرفتهاند. او مقایسه میان انسانها را نه برای
روانشناسی به ما کمک میکند تا دنیای درونی خود را بهتر بشناسیم و رفتارهایمان را درک کنیم. در این درسگفتار، به بررسی این علم از
در این بخش از سلسله برنامههای پیامبر عشق، به مفهوم تن و جان در نگاه خداوندگار بلخ و پیوند جسم و روح در اندیشهٔ مولانا