عشق تنها نقطهی پیوندِ من با زندگیست
آه، گرچه عشق نامِ دیگرش بازندگیست
مرگ تا مرگست، مرگِ من جدایی از تو است
مرگِ هرکس فرق دارد، زندگی تا زندگیست
زندهبودن بیتو ممکن نیست، مردن همچنان
زندگی چیزی ندارد بیتو؛ تنها زندگیست!
کولهبارِ زندگی را میبری بر دوش خود
هرکجا باشی تو، بیتردید آنجا زندگیست
عمر من گر در غمِ عشقِ تو سر گردد خوش است
ماهیان در تُنگ میفهمند دریا زندگیست
گاه تنها راه آسایش همین مرگ است و بس
ما برایش «مرگ» میگوییم، اما «زندگی»ست.
اینقدر از درد نالیدن هم اینجا خوب نیست
پیش میآید غم و اندوه حالا، زندگیست…