آسمان معبد جان است بیا دف بزنیم
خانهٔ عشق کلان است بیا دف بزنیم
لحظهها جاری مستانهی رود است اینجا
هر چه موج است روان است بیا دف بزنیم
سبد ثانیهها را همه مستی پر کن
که زمین مست زمان است بیا دف بزنیم
مشرب پیر محبت طرب و بیداریست
زاهد خفته جوان است بیا دف بزنیم
هیچکس در پی آزار کسی اینجا نیست
گرگ این بیشه شبان است بیا دف بزنیم
به سر مرگ زمستان گل سوری ببریم
پشت صد کوچه خزان است بیا دف بزنیم