غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشاپوری، مشهور به عمر خیام، در حدود سال ۴۳۹ هجری قمری (۱۰۴۸ میلادی) در شهر نیشاپور، از شهرهای مهم خراسان بزرگ، زاده شد. لقب «خیام» که به معنای خیمهدوز است، احتمالاً به پیشهی پدر او بازمیگردد. عمر خیام از همان کودکی استعداد درخشان خود را در علوم گوناگون نشان داد و در دورهای از تاریخ رشد یافت که نیشاپور بهعنوان یکی از مراکز بزرگ فرهنگی و علمی جهان اسلام شکوفا بود.
او در جوانی به تحصیل در رشتههای گوناگون از جمله ریاضیات، نجوم، فلسفه، فقه، منطق و ادبیات پرداخت و بهزودی در میان اهل علم به عنوان حکیمی جامعالاطراف شناخته شد. بنا به روایات مشهور، خیام همدوره و هممحفل با نظامالملک طوسی و حسن صباح بود، و گفتهاند که در جوانی با آن دو در یک مجلس علم مینشست، گرچه بعدها راهشان از یکدیگر جدا شد.
بزرگترین دستاورد علمی خیام در ریاضیات، ارائهی روشی نوین برای حل معادلات درجه سوم بود. او در رسالهی معروفش با عنوان «رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس»، به دستهبندی دقیقی از انواع معادلات مکعبی پرداخت و برای نخستین بار، با استفاده از تقاطع مخروطات، راهحلهای هندسی آنها را بهدست آورد. این کار او نقطهی عطفی در تاریخ جبر و آغازگر جریان «جبر هندسی» در جهان اسلام به شمار میرود. او همچنین در آثار ریاضی خود، زمینههایی برای مفاهیم عددهای حقیقی و اعداد گنگ فراهم آورد که بعدها الهامبخش ریاضیدانان اروپایی شد.
در نجوم، خیام نقشی کلیدی در تدوین تقویم جلالی داشت؛ تقویمی که به فرمان ملکشاه سلجوقی و با نظارت او و گروهی از دانشمندان در رصدخانهی سلطنتی اصفهان تهیه شد. تقویم جلالی با دقتی بیسابقه بر مبنای گردش واقعی خورشید تنظیم شد و از نظر علمی، حتی دقیقتر از تقویم میلادی کنونی است. این دستاورد، نشانگر درک ژرف خیام از حرکت اجرام آسمانی و دقت محاسبات نجومی اوست.
در فلسفه، خیام گرایش به عقلگرایی و حکمت مشایی داشت و هرچند رسالههای فلسفیاش کوتاهاند، اما مملو از عمق تأمل و دقت منطقیاند. او در مسائلی چون هستی، جبر و اختیار، مرگ، آفرینش، و معنای زندگی، رویکردی پرسشگر و گاه تردیدآمیز دارد. برخی او را فیلسوفی شکاک دانستهاند و برخی دیگر او را عارفی ناپیدا. همین پیچیدگی و چندلایگی اندیشهی او، سبب شده تا خوانشهای گوناگونی از شخصیت فکریاش ارائه شود.
اما شهرت جهانی خیام بیش از هر چیز مدیون رباعیات اوست؛ اشعاری کوتاه ولی ژرف، که آمیزهای از حکمت، لذتگرایی، حیرت فلسفی و نقد زهد ریاکارانه را در زبانی موجز و گاه بیپروا بازمیتابند. خیام در این رباعیات، زندگی را بهمثابه رازی ناپیدا و گذرایی تلخ و شیرین مینگرد و انسان را به زیستن در لحظه و بهرهبردن از دم حال فرامیخواند.
نخستین ترجمهی رباعیات خیام به زبان انگلیسی توسط ادوارد فیتزجرالد در قرن نزدهم انجام شد. این ترجمه با آزادی شاعرانه و گرایش به رمانتیسم غربی، چهرهای نو از خیام را به دنیای غرب معرفی کرد و بهزودی خیام به یکی از پرخوانندهترین شاعران شرقی در غرب تبدیل شد. پس از آن، آثار او به دهها زبان زندهی جهان ترجمه شد و خیام به نمادی از تفکر آزاد، لذت هستی و تنهایی انسان در جهان مبدل گشت.
عمر خیام در حدود سال ۵۱۷ هجری قمری (۱۱۳۱ میلادی) در زادگاهش نیشاپور درگذشت. آرامگاه او اکنون در باغی باصفا در شهر نیشاپور قرار دارد؛ بنایی که در دوران معاصر به همت معمار برجسته، هوشنگ سیحون، طراحی و ساخته شد و امروز زیارتگاه و میعادگاه عاشقان علم، شعر و فلسفه است.
خیام نه تنها یکی از بزرگترین متفکران خراسان، بلکه چهرهای جهانی در حوزههای علم و ادب است؛ مردی که در دل قرون میانه، نوری از خردورزی، دقت علمی و تلألؤ شعری بر جهان تاباند و همچنان در حافظهی تاریخ فرهنگ بشری زنده است.