دهم ثور/اردیبهشت، روز درگذشت استاد جلیل زلاند

جلیل زلاند

جلیل زلاند، چهره‌ی برجسته‌ی هنر افغانستان در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشود. او در خانواده‌ای هنرپرور، رشد پرورش یافت و از همان کودکی با نغمه‌ها و آوای ساز آشنا شد. پدر بزرگ او که خود نوازنده‌ی رباب بود، نقش مهمی در هدایت ذوق و استعداد جلیل زلاند ایفا کرد. برخلاف بسیاری از خانواده‌های آن زمان که موسیقی را ناپسند می‌دانستند، خانواده‌ی زلاند به او اجازه دادند تا در مسیر علاقه‌اش گام بردارد.

جلیل زلاند در یازده‌سالگی پا به رادیو افغانستان گذاشت و در کنار گروهی از جوانان خوش‌ذوق چون شیفته، فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. او در این راه شاگرد استادانی چون افندی ترک، استاد غلام‌حسین سرآهنگ و عبدالغفور برشنا شد. زلاند نه‌تنها در آوازخوانی که در آهنگ‌سازی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد و در مدت کوتاهی به یکی از چهره‌های شاخص موسیقی افغانستان بدل شد.

در دهه‌ی پنجاه میلادی، زلاند یکی از نخستین افرادی بود که برای موسیقی افغانستان لباسی نو دوخت. او با درک عمیق از ضرورت بازتعریف موسیقی ملی، کوشید تا سنت‌های شفاهی و محلی را با زبان موسیقایی نوین تلفیق کند. موسیقی پاپ افغانستان که امروز شناخته‌شده است، زاده‌ی همین اندیشه و تلاش او و هم‌نسلانش است.

جلیل زلاند، در همکاری نزدیک با استادانی چون سلیم سرمست و ننگیالی، نخستین ارکستر رسمی موسیقی را در رادیو افغانستان بنیان نهاد؛ ارکستری که آوازه‌اش از مرزهای کشور گذشت و آثار ماندگار خلق کرد. او هم‌زمان، در گردآوری و تدوین آهنگ‌های فولکلوریک افغانستان به زبان‌های فارسی و پشتو، نقشی بی‌بدیل ایفا کرد. آثار بازآفرینی‌شده‌ای چون «ملا محمد جان»، «کمر باریک» و «چشمان سیاه» نمونه‌ای از این میراث گران‌سنگ‌اند.

از جمله آهنگ‌های محبوب و ماندگار استاد زلاند می‌توان به قطعاتی چون «ای زهره»، «دلبرکم بیا به کابل بریم»، «ای نگار من»، «من آمده‌ام» و «ای ساربان آهسته ران» اشاره کرد. بسیاری از این آثار توسط خوانندگان معروف ایرانی و افغانستانی از جمله هایده، گوگوش، داریوش، پوران، ظاهر هویدا و منصور اجرا شده‌اند.

سفر استاد زلاند به ایران پیش از انقلاب آن کشور، دریچه‌ای تازه برای معرفی موسیقی افغانستان به شنوندگان ایرانی گشود. در آنجا با الهام از اشعار سعدی و ترانه‌های محلی افغانستان، آثاری خلق کرد که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. از جمله در دیداری کوتاه با مادر فروغ فرخزاد، آهنگی بر شعر معروف «دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت» ساخت که جلوه‌ای دیگر از نبوغ او را نمایان می‌کند.

استاد زلاند نه‌تنها خود هنرمندی بزرگ بود، بلکه خانواده‌ای هنرمند پرورید. همسرش، سارا زلاند، از آوازخوانان خوش‌صدا و فعال رادیو بود. فرزندانش چون فرید زلاند، آهنگساز شناخته‌شده، و سهیلا و شهلا زلاند، آوازخوانان برجسته‌ای هستند که هر یک در ادامه‌ی راه پدر نقش‌آفرین شدند.

جلیل زلاند همچنین سازنده‌ی چندین سرود ملی افغانستان در دوره‌های مختلف سیاسی کشور بود؛ از پادشاهی محمد ظاهر شاه گرفته تا جمهوری داوودخان و دوران حکومت حزب دموکراتیک خلق. او در ساخت و اجرای سرودهای میهنی و حماسی، سهم بزرگی داشت.

در واپسین سال‌های عمر، زلاند به بیماری‌های کلیوی و آلزایمر دچار شد و سرانجام در ۱۰ ثور/اردیبهشت سال ۱۳۸۸ هجری خورشیدی در شهر تارزانا، ایالت کالیفرنیا، درگذشت.

استاد جلیل زلاند با صدایی طلایی، دلی سرشار از عشق به هنر و وطنی که همواره در دلش بود، میراثی از موسیقی، عشق، و اصالت برای افغانستان و جهان پارسی‌زبان به‌جا گذاشت. او نه‌تنها از بزرگان موسیقی نوین افغانستان، بلکه پدر یک نسل از هنرمندان است که همچنان راهش را ادامه می‌دهند.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان