داوؤد سرمد، در سال ۱۳۲۹ هجری خورشیدی در روستای کاریز از شهرستان قرهباغ کابل، در خانوادهای روشنضمیر و روستایی به دنیا آمد. او در فضایی آمیخته به فقر و آگاهی رشد کرد و از همان آغاز کودکی، بار سنگین نابرابریهای اجتماعی را با جان لمس کرد.
آموزشهای ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و سپس در لیسه عالی نادریه کابل به فراگیری آموزش ادامه داد. در سال ۱۳۵۳ هجری خورشیدی از دانشکده علوم طبیعی (ریاضی و فیزیک) دانشگاه کابل فارغالتحصیل شد و بهعنوان معلم در لیسه عالی قلعه مرادبیگ به تدریس پرداخت. اما رسالت سرمد فراتر از آموزش رسمی بود؛ او که به نقش خود در بیداری جامعه بهخوبی واقف بود، تدریس را با روشنگری، سازماندهی و مبارزه فرهنگی-اجتماعی همراه کرد.
دوره جوانی داوؤد سرمد مصادف بود با دهه دموکراسی مشروط ظاهرشاهی، شکلگیری جنبشهای روشنفکری، و گسترش اعتراضات مردمی علیه بیعدالتی. سرمد از نخستین روزهای دانشجویی به صفوف جنبش دموکراتیک نوین افغانستان پیوست و در کنار چهرههایی چون مجید کلکانی، حیدر لهیب، عبدالاله رستاخیز و دیگران، به یکی از چهرههای اثرگذار این نهضت بدل شد. پس از ضربات تشکیلاتی بر این جنبش، او فعالیتهای خود را در چارچوب «محفل شمالی» ادامه داد؛ محفلی که بعدها در سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی بنیاد سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما) را گذاشت.
سرمد نهتنها بهعنوان یک معلم، بلکه بهعنوان یک شاعر، با زبان رسا و نغز، به بازتاب دردها، رنجها و آرزوهای تودههای تحتستم میپرداخت. شعر او همزمان اجتماعی، حماسی و عمیقاً انسانی بود؛ شعری که نه در انجمنهای متملق و دربارهای اشرافی، بلکه در میدان مبارزه، در کوچههای فقیر و در دل مردم میجوشید. اشعاری چون آرزوها، تجلی آرمانهای بلند و آزادمنشانهٔ او هستند.
در زمان حاکمیت داوؤدخان، بهدلیل فعالیتهای سیاسی، از وظیفه اخراج و خانهنشین شد. اما این محدودیتها نهتنها از ارادهاش نکاست، بلکه او را راسختر کرد تا استوارتر در راه بیداری مردم گام بردارد. او در روستاها به روشنگری و سازماندهی تودههای محروم پرداخت و تا واپسین روزهای زندگی، هرگز از مسیر مبارزه و آگاهی فاصله نگرفت.
با قدرتگیری رژیم خلق و پرچم در سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی، سرمد برای مدتی کوتاه دوباره به تدریس بازگشت، اما تحت تعقیب قرار گرفت و زندگی مخفیانه برگزید. سرانجام در ۹ اسد/مرداد سال ۱۳۵۸ هجری خورشیدی، بهدست عوامل امنیتی رژیم (خاد) بازداشت شد و بدون محاکمه، در پولیگون پلچرخی به قتل رسید. نام او بعدها در فهرست پنجهزار قربانی مستندشده حکومت کمونیستی ظاهر شد. هنگام درگذشت تنها ۲۹ سال داشت.
با وجود کوتاهی عمر، آثار پربار و میراث فرهنگی او تا امروز در میان مردم و روشنفکران افغانستان زنده است. مجموعهای از اشعارش با عنوان «چون موج گرم نور» توسط انتشارات برگ سبز در استرالیا منتشر شده است.






