محمد عبدالحمید اسیر قندی آغا، متخلص به اسیر، فرزند الحاج میر عبدالقادر، در ۱۷ ثور/ اردیبهشت سال ۱۲۹۶ هجری خورشیدی در باغ نواب کابل به دنیا آمد. پدرش عبدالقادر از میران محلی بدخشان و فردی صوفی مشرب و متدین بود. در دوران امیر عبدالرحمن، عبدالقادر به همراه دیگر میران بدخشان به کابل آورده شد و پس از مدت کوتاهی به کمک نایب سالار پروانه خان از حبس آزاد و به دربار امیر ملحق گردید.
پس از خروج امانالله خان از افغانستان در سال ۱۳۰۷ هجری خورشیدی و آغاز دورهی تبعید، خانوادهی قندی آغا به مناطق مختلف از جمله ریگستان گرشک و قندهار تبعید شدند. در زمان صدارت شاه محمود خان، خانوادهاش دوباره به کابل برگشت و قندی آغا وارد دستگاه اداری دولتی شد. او تا سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی که کودتای ۷ ثور در افغانستان رخ داد، در اتاقهای تجارت کابل و هرات مشغول به کار بود.
قندی آغا با علاقه به مسایل ادبی و عرفانی در زمینهی مطالعات دینی، ادبیات عربی و عرفان به ویژه آثار ابوالمعانی بیدل، بسیار کوشا بود. در سال ۱۳۱۰ هجری خورشیدی، همراه با دکتر امیر محمد اثیر غزنوی، به مطالعه آثار بیدل پرداخت. او در طول سالهای حیاتش حلقههای درسی راه اندازی و هر ساله عرسهای بیدل را برگزار مینمود، به طوری که نامش با نام بیدل در خاطر مردم گره خورد.
قندی آغا در حوزههای مختلفی همچون شرح و تفسیر غزلهای بیدل و حافظ، نوشتن آثار علمی و عرفانی فعال بود. او برخی از غزلهای بیدل را به نام “کلید عرفان” شرح نمود و تعدادی از رباعیات بیدل را تحت عنوان “پنج بنای تصوف” تحلیل کرد. این آثار، جزو مهمترین دستآوردهای علمی او محسوب میشوند. همچنین برخی از آثار دیگر او به چاپ رسید که از جمله آنها میتوان به “بوریا”، “جنون شوکتان” و “مرد حق” اشاره کرد.
قندی آغا تا سال ۱۳۷۲ هجری خورشیدی در برنامههای فرهنگی و عرفانی فعال بود و همچنان مراسمهای بزرگداشت بیدل را برگزار میکرد. او در ۱۸ حمل/فروردین ۱۳۷۳ هجری خورشیدی در سن ۷۹ سالگی درگذشت و در قبرستان پروان سوم کابل به خاک سپرده شد.
پسر ارشد او، عبدالعزیز مهجور، که خود نیز شاعر بود، آثار پدرش را دنبال کرد و چندین اثر درباره بیدل و آثار او منتشر کرد. استاد عبدالحمید اسیر قندی آغا به عنوان یک شخصیت علمی، عرفانی و ادبی در تاریخ معاصر افغانستان شناخته میشود و آثارش هنوز در محافل علمی و ادبی مورد توجه قرار دارد.