چهاردهم اسد/مرداد، روز درگذشت فضل احمد نینواز

چهاردهم اسد/مرداد، روز درگذشت فضل احمد نینواز

فضل احمد زکریا، مشهور به نینواز، در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی (برخی منابع ۱۳۱۲) در محلهٔ یکه‌توت شهر کابل دیده به جهان گشود. او در خانواده‌ای فرهنگی و سیاسی پرورش یافت. پدرش، فیض محمد زکریا، از چهره‌های برجستهٔ عصر سلطنتی افغانستان بود که در مقام وزیر معارف و وزیر امور خارجه خدمت کرد و در کنار مسئولیت‌های دولتی، با تخلص «فیض محمد کابلی» شعر نیز می‌سرود.

با وجود برخورداری از زندگی مرفه و موقعیت اشرافی خانواده، نینواز از تجمل‌گرایی فاصله گرفت و دل در گرو رنج‌های مردم عادی نهاد. این نگرش، از او شخصیتی فروتن، حساس به دردهای اجتماعی، و متعهد به ارزش‌های انسانی ساخت.

از کودکی به موسیقی علاقه‌مند بود و نواختن آکاردئون را به‌صورت خودآموز آغاز کرد. سپس با اشتیاق بیشتر، نزد استاد محمد هاشم و بعدها یک استاد ترک، آموزش طبله و موسیقی کلاسیک را دنبال کرد. در دوران تحصیل در لیسهٔ استقلال کابل، گروه موسیقی مکتب را بنیاد نهاد و به‌تدریج با شناخت عمیق‌تر از هنر، مسیر هنرمندانه‌اش را شکل داد.

پس از فراغت از مکتب، به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل راه یافت و مدرک خود را دریافت کرد. فعالیت اداری را در وزارت امور خارجه آغاز کرد و در سال ۱۳۵۳ به وزارت اطلاعات و فرهنگ منتقل شد. با وجود مشغله‌های رسمی و مأموریت‌های گوناگون در داخل و خارج کشور، نینواز هیچ‌گاه از موسیقی جدا نشد و پیوسته در عرصهٔ هنری حضور داشت.

نینواز با آشنایی عمیق به شعر کلاسیک و معاصر، از جمله آثار مولانا، حافظ، فرخی، فروغ فرخزاد، لاهوتی، سایه و شفا، در انتخاب اشعار برای آهنگ‌سازی رویکردی هنرمندانه و اندیشمندانه داشت. او اشعار شاعران سیاسی و مبارز را به قطعات حماسی و اثرگذار بدل کرد و موسیقی را به رسانه‌ای برای بیدارسازی وجدان جمعی تبدیل ساخت.

او با ساخت بیش از ۶۰۰ آهنگ ماندگار، یکی از تأثیرگذارترین آهنگ‌سازان تاریخ موسیقی افغانستان شناخته می‌شود. نینواز برای هنرمندانی چون احمد ظاهر، عبدالرحیم ساربان، مهوش، حسیب دلنواز، هنگامه، سلما جهانی و دیگران آهنگ‌سازی کرد. آهنگ‌هایی مانند «من نینوازم»، «باران شوم»، «بشنو از نی»، «خورشید من کجایی»، «ساقیا مرا دریاب»، «دا زمونژ زیبا وطن»، «ستا د سترګو بلا واخلم» و «شیرین عمر چه تیریژی» از جمله آثاری‌اند که در حافظهٔ مردم جاودانه مانده‌اند.

در کنار فعالیت‌های هنری، نینواز نقش مهمی در پرورش نسل جدید هنرمندان ایفا کرد. شاگردانی چون غلام سخی حسیب (دلنواز)، اکبر رامش، احمد ولی، هنگامه، سلما جهانی و سیما ترانه از جمله هنرمندانی‌اند که با آموزش و حمایت‌های نینواز به چهره‌های مطرح موسیقی کشور بدل شدند. از نینواز همچنین به‌عنوان مربی و راهنمای احمد ظاهر نیز یاد شده است.

در حوزهٔ سیاست، نینواز چهره‌ای آگاه، معترض و آزادی‌خواه بود. پس از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ و حاکمیت رژیم وابسته به شوروی، او به سازمان رهایی افغانستان پیوست و در قیام بالاحصار کابل در سال ۱۳۵۸ فعالانه شرکت کرد. در همان سال، همراه صدها روشنفکر و مبارز توسط رژیم خلق دستگیر و به زندان پلچرخی منتقل شد. و در چهاردهم اسد به قتل رسید.

براساس شواهد، نینواز به‌دستور مقامات رژیم وقت در زندان اعدام و در گورهای دسته‌جمعی و بی‌نام دفن شد. علت دستگیری او، مخالفت آشکار با رژیم، سخنان انتقادی و نقش فعالانه‌اش در مقاومت فرهنگی و سیاسی عنوان شده است.

نینواز نه‌تنها موسیقیدانی بزرگ، بلکه نماد روشنی از ایستادگی فرهنگی، آگاهی سیاسی و وفاداری به ملت بود. او با هنر خویش مردم را به آگاهی، امید و مقاومت فراخواند و با مرگش، جایگاه خود را در حافظهٔ تاریخی افغانستان به‌عنوان هنرمندی مبارز و آزاده تثبیت کرد.

روانش شاد و یادش گرامی باد!

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان