عبدالغفور روان فرهادی در ۱ سنبله/شهریور سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی در شهر کابل به دنیا آمد. پدرش، مولانا عبدالباقی، دبیر دبیرستان استقلال، بود و فرهادی در کنار آموزشهای دینی، به تحصیل ادبیات فارسی پرداخت. از شانزده سالگی، ترجمههای او از زبان فرانسوی به فارسی در روزنامه «انیس» کابل منتشر شد و نشاندهنده استعداد و علاقهمندی او به زبان و ادبیات بود.
فرهادی در سال ۱۳۲۷ هجری خورشیدی از دبیرستان استقلال در رشته ریاضی فارغ شد و وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل گردید. در سال ۱۳۲۸، به پیشنهاد وزارت امور خارجه، برای ادامه تحصیل به پاریس اعزام شد تا علوم سیاسی و روابط بینالملل را بیاموزد. او در سال ۱۳۳۱ از شعبه روابط بینالملل انستیتوت علوم سیاسی پاریس فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۳۴، دیپلم موسسه مطالعات عالی بینالمللی و همچنین مدرک دکتری خود را با موضوع «فارسی رایج در افغانستان» از دانشکده ادب دانشگاه سوربن دریافت کرد. در دوره تحصیل، علاوه بر علوم سیاسی، به مطالعه زبانهای باستانی مانند سانسکریت و اوستا و زبانشناسی عمومی نیز پرداخت.
پس از بازگشت به افغانستان، فرهادی در وزارت امور خارجه، شعبه مدیریت ملل متحد مشغول به کار شد و همزمان در دانشکده حقوق دانشگاه کابل تدریس میکرد. او مقاله «السنه» را برای دائرةالمعارف آریانا نگاشت و در این سالها پژوهشهای ارزشمندی درباره زبان و فرهنگ افغانستان آغاز کرد. در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۷، به عنوان منشی اول سفارت افغانستان در کراچی فعالیت داشت و در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک حضور یافت.
در سال ۱۳۴۰ هجری خورشیدی، به کابل بازگشت و مدیریت ملل متحد و روابط فرهنگی وزارت امور خارجه را بر عهده گرفت و در سال ۱۳۴۱، به عنوان مستشار در سفارت افغانستان در واشینگتن خدمت کرد. دو سال بعد، به کابل بازگشت و به عنوان جوانترین مدیر عمومی سیاسی وزارت امور خارجه منصوب شد. در زمان صدارت محمدهاشم میوندوال و سپس نوراحمد اعتمادی، همزمان وظایف منشی مجلس عالی وزرا و مدیریت وزارت امور خارجه را بر عهده داشت.
در سال ۱۳۵۱، به عنوان سفیر افغانستان در پاریس تعیین شد، اما پس از کودتای سرطان ۱۳۵۲، از سمت خود معزول شد. فرهادی همچنین مسئولیت تدوین و ترتیب مقالات سراجالاخبار را بر عهده داشت که در قالب مجموعه «مقالات محمود طرزی» در سال ۱۳۵۵ منتشر شد.
پس از کودتای ثور سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی، در ماه جوزای سال ۱۳۵۷، توسط رژیم حزب دمکراتیک خلق در زندان پلچرخی زندانی شد و پس از بیست ماه آزاد گردید. در مدت بعدی، به عنوان مشاور وزارت امور خارجه به فعالیت پرداخت و همزمان در مرکز نسخههای خطی وزارت اطلاعات و فرهنگ همکاری داشت.
در سال ۱۳۶۰ هجری خورشیدی، به دلیل شرایط سیاسی، به فرانسه مهاجرت کرد و در دانشگاه پاریس سوم به تدریس تاریخ ادب فارسی مشغول شد. در سال ۱۳۶۴، به دعوت دانشگاه برکلی، کالیفورنیای شمالی، شش سال تاریخ ادب فارسی را تدریس کرد و در سال ۱۳۷۰، یک سال در انستیتوت مطالعات عالی تمدن و فرهنگ اسلامی کوالالامپور، مالیزیا، تاریخ فرهنگ اسلام را آموزش داد. در سال ۱۳۷۲، به پیشنهاد رئیس دولت اسلامی افغانستان، برهانالدین ربانی، به عنوان نماینده دایمی افغانستان در سازمان ملل متحد در نیویورک تعیین شد و تا پایان سال ۱۳۸۶ هجری خورشیدی در این سمت خدمت کرد.
آثار و ترجمههای او بهطور طبیعی با جریان پژوهش و تدریس او همراه بودند؛ از جمله پژوهشهای او درباره زبان تاجیکی ماوراءالنهر، تاریخ تلفظ و صرف زبان پشتو، و مقالات محمود طرزی که در سال ۱۳۵۵ منتشر شد، و همچنین «جنبش قانونگذاری در آغاز استقلال افغانستان» که در سال ۱۳۴۷ چاپ گردید. فرهادی آثار فلسفی و عرفانی از جمله نوشتههای حسین بن منصور حلاج، خواجه عبدالله انصاری و امیر خسرو را به فارسی برگرداند و ترجمه نمایشنامهها و آثار مدرن ادبی مانند «توپاز» و «سوء تفاهم» را ارائه داد. همچنین، در پژوهشهای ادبی خود، احوال عاشقان در شعر عارفان و تحلیل عشق در آثار مولانا، اقبال و سنایی را بررسی کرد.
عبدالغفور روان فرهادی، با ترکیب تجربه دیپلماتیک و پژوهش ادبی، یکی از برجستهترین نویسندگان، پژوهشگران و مترجمان معاصر افغانستان به شمار میرود و آثار او همچنان نقش مهمی در معرفی فرهنگ و ادبیات افغانستان به جهان و ارتقای دانش ادبیات فارسی در داخل کشور ایفا میکنند.