Search
Close this search box.
پخش ویدیو

به یاد داری که روز اول عنان نازت به نی سواری
بسر گرفتم، بعجز گفتم قدم به چشمم تو کی گذاری

ز الفت خود، ز وحشت تو چسان ننالم، چرا نگریم
نه ترک یاری توانم از تو نه از تو دارم امید یاری

مده طبیبا، دگر تو پندم مکش خدارا، به زهرخندم
مکن علاج دل نزارم که از دل من، خبر نداری

تمام عالم، اگر بگردی چو من اسیری، دگر نیابی
به مستمندی، به دردمندی به جان سپاری، به بردباری
ضیا قاری زاده

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان