شکرستان هند: شیخ حفیظ‌الله «آثم، فقیه و ادیب

شیخ حفیظ‌الله «آثم، فقیه و ادیب

شیخ آثم از جمع صنادید و ادیبان سده‌ی دوازدهم هند و از خانواده‌ی اهل فضل و ادب بود. برای مدتی در سلک ملازمان شاهزاده محمداعظم بود؛ سپس در عهد فرّخ‌سیر نیز از جایگاه بلندی برخوردار بود. در تذکره‌های فارسی به صورت مؤجز به شرح حال وی پرداخته شده است و از آثار وی فقط از چند نمونه شعر آورده شده است. وفات وی در سال 1135قمری در اکبر‌آباد (آگره) اتفاق افتاده است.

 

نمونه‌ی سخن

صبح در پرده‌ی شب طرفه‌تماشا دارد

دیده‌ام در سرِ زلفِ تو بناگوش تورا

***
کس ز دشنامِ لبِ لعلِ تو آزرده نشد

در جهان هیچ‌کس از آتشِ یاقوت نسوخت

***
ما هم‌سفرِ قافلۀ ریگ روانیم

گر جوش زند سیلِ حوادث خطری نیست

***
شوخی و ناز و تغافل همه خوبان دارند

آنکه دل می‌برَد از دست، ادای دگر است

***
نی تپش در نغمه و نی شور در نَی مانده است

اندکی دلگرمی‌ای در شیشه‌ی مَی مانده است

***
عجب نبوَد به حال من فلک هم مهربان گردد

نگاهی جانب من داشت آن چشمِ کبود امشب

***
باشد مدام مغ‌بچه مست و خراب مَی

نگذاشته‌ست پیر مغان جز شراب ارث

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان