ملّا جامی که ازشاعران اواخر سدۀ یازدهم در هند است، از اهالی لاهور بود. از سال دقیق تولد وی چیزی در دست نیست ولی سال وفات وی را محمدافضل سرخوش لاهوری در مصراع «جامی از جامِ حمد بیخود شد» یافته است که از آن سال 1084ق استخراج میگردد. تذکرهنگاران از دیوان وی که ضخیم و حجیم بوده، سخن گفتهاند امّا بادریغ که امروز از دیوان ایشان سراغی نداریم. اشعار وی پراکنده در تذکرهها بهچشم میخورد. مهارت ملا بیخود در تعمیهگویی و استخراج تواریخ بوده، چنانچه برای تولد پسر نامدار خان که اسماعیل نام داشت و شش روز جشن تولدش برگزار بود؛ در هروز یک مادۀ تاریخ جدید گفته است.
آثار
افزون بر قطعاتی که از اشعار وی در تذکرهها دیده میشود، یک مثنوی نیز به نام «حُسن و دل» داشته است که در آن داد سخنوری داده است. مثنوی دیگری از وی به نام «نامدارخانی» بهجا مانده است.
نمونهی سخن
در تعریف ساقی از مثنوی «حسن و دل»:
یکی را سادهرخ آیینهآسا
یکی را جوهر از آیینه پیدا
گلستانِ یکی بیسنبلستان
یکی را بوستان کرده گلستان
رباعی
هرکس که دل از مدارِ دنیا برداشت
عبرت ز شمارِ کارِ دنیا برداشت
گویند زمین بر سرِ گاو است، بلی
گاو است کسی که بار دنیا برداشت