جمشید شعله در سال 1287 هجری خورشیدی در شهرستان چاه آب ولایت تخار، متولد شد و پس از ۸۷ سال زندگی پربار، در سال ۱۳۷۴ هجری خورشیدی این دنیا را وداع گفت. او تحصیلات خود را در مکتب شش صنفی عهد امانالله خان به پایان رساند و دروس دینی را نزد ملا عبدالکریم مدرس، داملا خیرالدین ناله، و مولوی کلان ارکسایی فرا گرفت.
جمشید شعله ابتدا در جریده بغلان به عنوان معاون و مدیر فعالیت کار کرد و با دانشمندانی همچون سید محمد دهقان و شاه عبدالله بدخشی آشنا شد. سپس در مراکز دولتی مختلف از جمله خان آباد مرکز نایب الحکومهی تخارستان و بدخشان فعالیت داشت. تجربیات و آموزشهای رسمی او، او را به یک فرد دانا و آگاه در امور مردم و کشور تبدیل کرد.
پس از ۱۷ سال فعالیت در سازمانهای دولتی، جمشید شعله تصمیم به کنار گذاشتن کارهای دولتی گرفت و به زراعت و دهقانی پرداخت. اما در سالهای ۱۳۲۰، ۱۳۳۴، و ۱۳۴۳ به عنوان نماینده مردم در مجلس نمایندگان افغانستان راه یافت و به عنوان صدای رسای مردم، نمایندگی شایسته نمود. علاوه بر این، در حرکتهای نوخواهانه برای تغییر در کشورش، همکاری کرد و با شخصیتهای ادبی مانند سید محمد دهقان، شاه عبدالله بدخشی، انور بسمل، و ابراهیم عفیفی ارتباط داشت. این همکاریها به ایجاد جمعیتی از طرفداران تجددخواهی و تحولطلبی منجر شد، که برای نخستین بار به صورت سازمانیافته در کشور پدیدار شد.
در طول حکومت جمهوری سردار محمد داود خان، شعله در زندانهای دو قلعهٔ معروف، قلعهٔ جدید و قلعهٔ کرنیل دهمزنگ، زندانی بود. او در این دوران مجموعهیی از آثار را در زندان تولید کرد که اکثراً در محدودیتها و سانسور زندان به دست آمده و ذخیره شدهاند. پس از سرنگونی حکومت سردار محمد داود و روی کار امدن نورمحمد ترکی، شعله که پنج سال از عمر خود را در زندان دهمزنگ گذرانده بود، به همراه برخی دیگر از فعالان وطنپرست از دهمزنگ به زندان پلچرخی منتقل شدند. در زندان پلچرخی، او به عنوان یک مقاوم معتقد و مصحفدیده شناخته میشد و تجربههای دشوار زندگی را که در زندان به شکلی نامطلوب دیده بود، بارها شرح داد. از جمله این تجربهها، شهادت دهها نفر از اعضای خانوادهاش، از جمله پسرش محمد قاسم شعله، یک روزنامهنگار و مدیر سالنامهٔ کابل، و صدها هموطن و دوست او بود که در زندان با او بودند. برخی از این داستانها و تجربیات در کتابی به نام “یادداشتهای زندان” توسط شعله با جزئیات بیشتری ثبت شده است. در سن هشتاد سالگی، او از زندان آزاد شد و به وطن مادری خود در چاه آب بازگشت.
جمشید شعله، علاوه بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، یک عالم، شاعر، و مورخ بود که آثار بسیاری در زمینههای ادبی و تاریخی به جامعه افغانستان ارائه داد. از جمله آثار و تالیفات او میتوان به تفسیر سوره والعصر، یادداشتهای زندان که تجربیات و تحلیلهای او از دوران زندان را در برمیگیرد، سوانح میرزا عبدالقادر بیدل، تاریخ ادبیات بدخشان، جهاد ملت بخارا و حوادث لقی در شمال هندوکش، سیر دبستان بدخشان و تاریخ پهلوانان چاه آب اشاره کرد.
اخیراً، چهار جلد کتاب از آثار جمشید شعله، تحت عناوین «جهاد ملت بخارا و حوادث لقی در شمال هندوکش»، «کلیات اشعار جمشید شعله»، «سیر دبستان بدخشان» و «تاریخ پهلوانان چاه آب» به تدوین و تنظیم توسط پسر او، دکتر جمراد جمشید، روانه بازار شده است. این آثار نشان از ثروت فرهنگی و تاریخی جامعه افغانستان و نقش برجستهٔ جمشید شعله در ارتقای این فرهنگ و تاریخ است.