
اورنگ هفتم: سرودهی روحالله بهرامیان با دکلمهی گیتی عصیان| کسی که زندگی اش را نساخت من بودم
کسی که زندگی اش را نساخت من بودم همان که هیچ نبرد و نباخت من بودم تو سنگهای قشنگی زدی به آیینه ام کسی که
کسی که زندگی اش را نساخت من بودم همان که هیچ نبرد و نباخت من بودم تو سنگهای قشنگی زدی به آیینه ام کسی که
در این بخش در مورد جهانباوری مولانا جلالالدین محمد بلخی، جبر و اختیار در اندیشهی مولانا و منشور جان باوری و جهان نگری او بحث شده است.
خانۀ مولانا برای شناسایی و تقویت استعدادهای ادبی در میان دختران افغانستان که درحال حاضر از همه حقوق انسانی، بویژه حق آموزش محروم اند( ردهی
اولیور کرومویل (1599-1658) افسر، سیاستمدار و رهبر کثرتگرای مذهبی در سده شانزدهم و هفدهم میلادی که در انگلیس تولد شد. او در دانشگاه کمبریج تحصیل
کجاست آنکه مرا تا به نا کجا ببرد گهی زمین بزند گاه در هوا ببرد نگاه کردم و گفتم در آیینه خود را دوباره کاش
دسـت زاهد بشـکند، کو بشـکند سـاغر مرا یک جهان خونیسـت از آتش اگر یک دل بُود دوسـتان! میسـوزد آخر داغ آن دلبر مرا ناله، رُسـوای
در این بخش به عوامل جانپروری عارفان و دوری آنان از تنپروری و همچنین جانپروری در اندیشهی مولانا جلالالدین محمد بلخی پرداخته شده است.
یحیا جواهری فرزند میرزا محمّدحسین، شاعر، نویسنده و روزنامهنگار، در سال ۱۳۳۴ ھ . خورشیدی در گذر سهدکان شهر مزار شریف، مرکز بلخ، زاده شد.
چهل و دوسال پیش در شانزدهم خرداد/جوزا، استادمحمدحسین سرآهنگ درکابل چشم از جهان بست. خانۀ مولانا برای یادبود از استادسرآهنگ، پادکستی را درچهل و دومین
در این بخش به علاوه اشاره به دولتهای اشکانی، کوشانی، یفتلی و ساسانی، به معرفی دولت هخامنشیها و شکلگیری آن پرداخته شده است.
«سرودگرجفرافیای عشق» چهاردهمین برنامه از سلسله برنامههای پاسداشت به نکوداشت از کارنامههای ادبی ـ فرهنگی و آثار زندهیاد استاد یحیا جواهری میپردازد. مهمانان: تقی واحدی،
مو بهمو در صورتش از بس پریشانی کشید زلف او دود از نهاد خامۀ مانی کشید قامت نقاش خم شد زیر بار ابرویش تا نگوید