غالب بن عبدالقدوس بن شیث بن ربعی، مشهور به ابوالهندی، از شاعران برجسته در سده دوم هجری بود که بهسبب طبع روان، توانایی در بدیههسرایی و سرودن اشعار خمری، شهرتی خاص یافت. او در دورهای پرتحول، یعنی اواخر خلافت اموی و آغاز خلافت عباسی، زیست و از جمله شاعرانی بود که هر دو عصر را تجربه کرد و در هر دو دوره آثاری ماندگار سرود.
ابوالهندی از جمله چهرههایی بود که مرزهای سنتی شعر عربی را درنوردید. او به سیستان مهاجرت کرد و بیشتر عمر خود را در آنجا گذراند، هرچند گهگاه به خراسان نیز سفر میکرد. ارتباط نزدیک او با نصر بن سیار، والی خراسان در واپسین سالهای خلافت اموی، از جمله نقاط برجسته زندگی اوست؛ چنانکه گفتهاند همراه نصر بن سیار به حج نیز رفت.
شهرت ابوالهندی بیش از هر چیز بهسبب اشعار خمری اوست—سرودههایی در وصف شراب، مستی و بیپروایی که با جسارت و آزاداندیشی خاصی همراه بودند. در ادبیات عرب، او را شاعری با سخنی دلنشین و طبعی روان دانستهاند، اما همین ویژگیها نیز موجب شدهاند که برخی او را به کفرگویی و بیباکی در گناه متهم کنند. گزارشهایی از علاقه شدید او به شرابخواری و سرودن اشعار در وصف میگساری، چهرهای متفاوت از او در برابر شاعران زاهد و دینی آن دوران ترسیم کردهاند.
وفات او در سال ۱۸۰ هجری در یکی از روستاهای مرو ثبت شده است. زندگی و آثار او، که سرشار از جسارت، بداههگویی و سبک خاص در خمریات بود، تأثیر عمیقی بر نسلهای بعدی شاعران عرب گذاشت و او را به یکی از نمادهای شعر آزاد و بیقید آن عصر بدل ساخت.





