استاد سیس، از اهالی سیستان، در اوایل قرن دوم هجری در خراسان قیام کرد و علیه حکومت عباسیان شورش نمود. او در سال ۱۵۰ هجری قمری ادعای پیامبری کرد و حرکت سیاسی ـ مذهبی خود را آغاز کرد. قیام او در بادغیس و دیگر مناطق خراسان شدت گرفت و به سرعت گسترش یافت، تا جایی که مردم از طبقات مختلف اجتماعی به او پیوستند.
ریشهٔ نام «استاد سیس» در منابع مختلف متفاوت ذکر شده است. بخش نخست، «استاد»، واژهای فارسی به معنای فرد ماهر یا صاحب مهارت است و بخش دوم، «سیس»، معنای دقیقی ندارد؛ برخی آن را به اسبهای سریع و چابک نسبت دادهاند.
پیش از قیام، اطلاعات دقیقی از زندگی استاد سیس در دست نیست؛ اما طبق برخی روایات، او در خراسان صاحب مقام و موقعیتی بوده و از پذیرفتن ولیعهدی مهدی عباسی خودداری کرده بود. قیام استاد سیس در آغاز موفقیتهایی به همراه داشت و توانست بخشهایی از خراسان را به تصرف درآورد. با این حال، نبردهایی که علیه او صورت گرفت، سرانجام به شکست او انجامید. گزارشها حاکی است که در سال ۱۵۱ هجری، استاد سیس و یارانش در نبردی با نیروهای عباسی به فرماندهی خازم بن خزیمه شکست خوردند و پس از آن استاد سیس دستگیر و به بغداد فرستاده شد، جایی که به قتل رسید.
جنبش استاد سیس تنها جنبه سیاسی نداشت، بلکه ابعاد دینی نیز پیدا کرد. او ادعای پیامبری داشت و یارانش از این دیدگاه حمایت میکردند. برخی تاریخنگاران اشاره کردهاند که این قیام تحت تأثیر آموزههای زرتشتی و دیگر گرایشهای مذهبی بوده است.
در نهایت، هرچند قیام استاد سیس شکست خورد، اما نشانهای از نارضایتی و شورش در مناطق مختلف خراسان علیه حکومت عباسیان بود.





