در زمان خلافت حضرت عمر، آتش ترسناکی در شهری شعلهور شد که سنگها را همچون چوب خشک میسوزاند. این آتش چنان گسترده و خشمگین بود که نیمی از شهر را در بر گرفت و حتا بال و پر پرندگان نیز از آن در امان نماند. مردم هرچه آب و سرکه بر آتش میریختند، تأثیری نداشت؛ بلکه آتش بیشتر شعلهور میشد. این آتش معمولی نبود؛ مثل اینکه از دنیای دیگری نیرو میگرفت.
