واصف باختری؛ معمار بلامنازع شعر معاصر

واصف باختری؛ معمار بلامنازع شعر معاصر

واصف باختری بی‌تردید در نیم قرن گذشته یکی از برجسته‌ترین چهره‌های شعر معاصر فارسی‌ست؛ شاید این تعبیر در نگاه نخست اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما هنگامی که از زبان مطرح‌ترین شاعران و منتقدان معاصر بیان می‌شود، معنای دیگر می‌یابد.

واصف باختری تنها شاعر نبود، بلکه شاعرساز بود. او در کنار آفرینش آثار درخشان خود، نقش مؤثری در پرورش و هدایت نسل جوان شاعران ایفا کرد. چه با نقدهای عالمانه‌اش، چه با حضور مستقیم در محافل ادبی و چه با تأثیر غیرمستقیم اندیشه‌ورزانه‌اش، چراغ راه بسیاری از جویندگان شعر شد.

بدین سبب، و البته چندین سبب دیگر که در ادامه‌ی این متن به آن‌ها خواهم پرداخت، می‌توان با اطمینان گفت: واصف باختری، معمار بلامنازع شعر معاصر است.

گستره‌ی نفوذ ادبی واصف باختری

اگر فهرستی از بلندآوازه‌ترین چهره‌های شعر معاصر در دهه‌های اخیر فراهم آوریم ـ از جمله قهار عاصی، پرتو نادری، لطیف ناظمی، حیدری وجودی، سمیع حامد، کاظم کاظمی، حمیرا نکهت، و دیگران ـ خواهیم دید که بی‌هیچ ترتیب و تفکیکی، این ستارگان درخشان ادبیات معاصر، همگی بر بزرگی و استادی واصف باختری اتفاق نظر دارند.

تأثیرگذاری واصف باختری بر این نسل از شاعران، گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم بوده است؛ برخی با حضور در محضر او از نقدها، تشویق‌ها و دیدگاه‌های روشنگرانه‌اش بهره‌مند شده‌اند و برخی دیگر از خلال آثار مکتوب و یا فضای ادبی منسجم و فکری‌ای که واصف باختری بنیاد نهاده بود، متأثر گشته‌اند. این گستره‌ی نفوذ، نشانه‌ای روشن از جایگاه والای او در معماری شعر معاصر است.

در توصیف جایگاه ادبی واصف باختری، محمدکاظم کاظمی ـ شاعر و پژوهشگر شناخته‌شده ـ می‌گوید:

«موقعیت واصف باختری در شعر افغانستان مانند اخوان ثالث در شعر معاصر ایران است؛ او گونه‌ی شعر نیمایی را در افغانستان به حد کمال رساند و تثبیت کرد.»

پرتو نادری، شاعر و نویسنده‌ی برجسته، در گفت‌وگویی که در قالب رساله‌ای منتشر شده، درباره‌ی استاد واصف باختری چنین می‌گوید:

«واصف باختری از آن‌گونه چهره‌هایی‌ست که در ادبیات معاصر افغانستان، نه‌تنها با شعرش، بلکه با اندیشه و حضور فرهنگی‌اش، بنای فکری تازه‌ای بنیاد نهاده است. او شاعری‌ست که نه در مدح زورگویان قلم زده و نه در هجو رفتگان؛ همواره با مردمش بوده و با شعرش راه را برای آزادی، فرهنگ و دموکراسی گشوده است.»

داکتر سمیع حامد، شاعر و اندیشمند معاصر، در توصیف نقش بنیادین استاد واصف باختری در شعر امروز چنین می‌نویسد:

«تا پیش از ظهور واصف باختری، شعر دری معاصر بیشتر با دیدنی‌ها و ظرافت‌های زبانی سر و کار داشت، اما با قیام او، چشم‌انداز تازه‌ای در شعر گشوده شد؛ او نخستین اندیشه‌ور توانایی‌ست که بر ساختار و معنا، بر “یافت‌ها” و “بافت‌های” زبان و ادبیات ما مسلط بود و با درک ژرف از قلب و قالب شعر نو، به شعر نیمایی در افغانستان روح و نظم بخشید.»

رهنورد زریاب درباره دوست دیرینه‌اش استاد واصف باختری می‌گوید:

«او مردی بسیار آرام، فروتن و خوش‌برخورد است که با نرم‌زبانی شیرین و رفتاری جذاب، همگان را مجذوب خود می‌کند. در حق خود و کارنامه‌اش فروتنی می‌ورزد و از جستجوگران و کتابخوان‌ترین کسانی است که من شناخته‌ام.»

صالح‌محمد خلیق، نویسنده و پژوهشگر برجسته، درباره‌ی استاد واصف باختری می‌نویسد:

«واصف باختری، نه تنها از مفاخر بلخ کهن، بلکه از پایه‌گذاران ادب معاصر افغانستان است؛ شاعری که خامه‌ی اعجازآفرینش سرنوشت ادبیات امروزین کشور را رقم زده و از نوجوانی تا امروز، حضورش در شعر، نثر، نقد و ترجمه، شعاعی پیوسته از خلاقیت و ژرف‌نگری بوده است.»

خالده فروغ، شاعر و پژوهشگر معاصر، در ستایش مقام استاد واصف باختری می‌نویسد:

«واصف باختری اسطوره شعر و اندیشه بود؛ اگر در ایران یا تاجیکستان زاده می‌شد، با همین سرمایه سرود و سخن، تندیس بزرگی و عظمتش چشم‌ها را خیره می‌کرد. او با زبان ویژه و خیالی ژرف، دنیایی در قالب شعر نیمایی آفرید و یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های ادب معاصر شد.»

لطیف ناظمی، شاعر معاصر و دوست دیرین واصف باختری، درباره نقش و تأثیر استاد چنین می‌گوید:

«در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، واصف باختری به‌عنوان شاعری نوپرداز و نیمایی‌پرداز، نقش اساسی در نوگرایی شعر افغانستان داشت. گرچه شعر او طعم و بوی کلاسیک می‌دهد و در غزل نوآوری نکرد، اما در آن زمان و شرایط، شعرش به معنای واقعی کلمه نو بود.»

با توجه به این دیدگاه‌های برجسته‌ترین شاعران و پژوهشگران معاصر افغانستان درباره استاد واصف باختری، می‌توان دریافت که آن‌ها اتفاق نظر دارند واصف باختری معمار در ادبیات معاصر افغانستان است؛ شاعری که با تسلط کامل بر ادبیات کهن و نو، چشم‌اندازی نوین در زبان و قالب شعر معاصر گشود و تأثیری ماندگار بر نسل‌های بعدی برجای گذاشت.

دلایل ماندگاری و تأثیر واصف باختری در شعر معاصر

در اینجا قصد ندارم تا توانایی‌های بلند استاد واصف باختری در شعر و دانش ادبی را برشمارم؛ بلکه به دلایل و عوامل کلیدی که موجب تأثیرگذاری عمیق و ماندگار او بر چند نسل شدند، خواهم پرداخت.

استاد واصف باختری، پس از آزادی از زندان، نقش بسیار مهمی در بنیان‌گذاری انجمن نویسندگان افغانستان در کابل ایفا کرد و از سال ۱۳۶۰ هجری خورشیدی به‌عنوان مدیر مسؤول مجله «ژوندون» و مسؤول بخش شعر، به فعالیت‌های فرهنگی و اداری پرداخت. این نهاد که مرکز تجمع ادیبان و شاعران بود، فرصتی فراهم کرد تا استاد باختری با رهبری و راهنمایی‌های خود، نسلی نو از شاعران و نویسندگان را تربیت کرده و مسیر ادبیات نوین افغانستان را شکل دهد.

پس از آن، مدیریت کانون دوست‌داران مولانا جلال‌الدین محمد بلخی نیز به ایشان واگذار شد؛ نهادی که به ترویج و تقویت فرهنگ و ادب اصیل فارسی زبان در کشور کمک شایانی کرد. از طریق این مسئولیت‌ها و هدایت‌های مستقیم استاد، بسیاری از جوانان آگاه و توانمند به خلق آثار ادبی ناب و خلاقانه روی آوردند و بی‌شک می‌توان گفت سرنوشت ادبیات معاصر افغانستان تا حد زیادی مرهون راهنمایی‌ها و تأثیرات استاد واصف باختری است.

استاد واصف باختری در سال‌های دشوار جنگ همچنان در کابل زندگی می‌کند و بارها تأکید کرده که حاضر نیست «از این ورطه رخت ببندد»، چرا که به باور او در آن مقطع زمانی، جان فرهنگی در خطر بود نه جان فرهنگ، و هشدار داده که «وای از آن روز که جان فرهنگ نیز در خطر بیفتد.»

یکی از عوامل کلیدی تأثیرگذاری استاد، مطالعه و آگاهی عمیق او از آثار کلاسیک زبان فارسی بود که زمینه درک بهتر و غنی‌تر زبان و ادبیات را برایش فراهم کرد و توانست این میراث گران‌بها را در قالبی نو و امروزی به نسل‌های بعد منتقل کند.

عامل مهم دیگر، حافظه قوی و سرشار استاد واصف باختری بود؛ او اشعار بسیاری از شاعران، حتی آن‌هایی که گمنام بودند و دیوان‌هایشان به سختی قابل دسترس بود را در ذهن داشت. این حافظه‌ی ادبی گسترده نقش اساسی در غنای آثارش و انتقال فرهنگ ادبی به نسل نو ایفا کرد و باعث شد تا تاثیرگذاری او بر شاعران جوان عمیق و پایدار باقی بماند.

نتیجه

در نتیجه، تأثیر استاد واصف باختری بر ادبیات معاصر افغانستان فراتر از آثار فردی اوست؛ وی با رهبری فرهنگی، هدایت نسل نو و احیای میراث ادبی کهن، جایگاهی بی‌بدیل در شکل‌دهی و بالندگی شعر نوین کشور یافته است. حافظه گسترده و شناخت عمیقش از زبان فارسی، زمینه‌ساز انتقال ارزشمند هنر و دانش به نسل‌های آینده شده و به همین دلیل، واصف باختری را می‌توان معمار بلامنازع شعر معاصر افغانستان دانست.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان