خوندمیر در بخشی از نوشتههایش، به دورانی اشاره میکند که در آن، امیر ناصرالدین سبکتکین، پایهگذار دولت غزنوی، فردی به نام عبدالله عزیر که صاحب دیوان انشا و رسالت در ایام سلطنت سامانیان بود را به زندان انداخت. سپس وزارت امیر نوح، یکی از آخرین حاکمان سامانی، را به ابونصر منتقل کرد. ابونصر در نهایت توسط یکی از غلامان ترک که در آن زمان نفوذ بسیاری بر دولت سامانیان پیدا کرده بود، با زخم کارد کشته شد. این رویداد در چارچوب وقایعی رخ داد که منجر به زوال دولت سامانیان شد و راه را برای ظهور دولتهای جدیدی چون غزنویان هموار کرد. دولت سامانیان که از قرن دوم تا سوم میلادی بر بخشهایی از خراسان و آسیای مرکزی حکمرانی میکرد، به دلیل مشکلات داخلی و حملات خارجی تضعیف شد.
امیر ناصرالدین سبکتکین وقتی به قدرت رسید و بنیانگذار دولت غزنویان شد، توانست تأثیر قابل توجهی بر تحولات منطقهای آن دوره داشته باشد. او با تاکتیکهای نظامی و سیاسی خود، نفوذ سامانیان را کاهش داد و زمینهساز ایجاد یکی از قدرتمندترین امپراتوریهای آسیای مرکزی و شبه قاره هند در دوران خود شد. مرگ ابونصر توسط یکی از غلامان ترک، نه تنها نشاندهنده شخصیتهای کلیدی در تغییرات سیاسی و اجتماعی آن دوران است، بلکه نمایانگر دورهای از تاریخ خراسان است که در آن قدرت و نفوذ ترکها به شکل قابل توجهی افزایش یافت و تأثیرات عمیقی بر ساختار قدرت و تحولات بعدی منطقه گذاشت.