خواجه ابونصر مشکان، دبیر دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی و پسرش سلطان مسعود غزنوی بود. این نشان میدهد که او تا چه حد در علم، فضل، هنر، ادب و نویسندگی چیرهدست و مسلط بوده است. وی استاد ابوالفضل بیهقی بود و تا هنگام مرگ، لحظهیی بیهقی را از خود جدا نساخت. برخی از نامهها و نوشتههای ابونصر مشکان به فارسی و عربی که او در مقام صاحب دیوان رسائل به خلفای عباسی، سلاطین نواحی مجاور و نیز به دولتمردان حکومت غزنوی نوشته، در تاریخ بیهقی باقی مانده است. همچنین عباراتی از نامههای او که از سوی سلاطین غزنوی برای خلفای عباسی نگاشته است، در “تتمة الیتیمۀ ثعالبی” گرد آمده است. افزون بر این، ابونصر در سرودن شعر به عربی نیز توانا بود و ثعالبی قطعاتی از آنها را آورده است.
ابونصر مشکان، نثر سبک داشته که بیهقی سخت تحت تأثیر آن واقع شده است زیرا بین نوشتههایی که از ابونصر باقی مانده و آثار بیهقی، از حیث سبک، تفاوت چندانی وجود ندارد. آثار این دو، مظهر و نمونهی منحصر به فردی از سبک پارسی عصر غزنوی هستند که جایگاه آن بین نثر روان، موجز و مختصر دورهی سامانی و نثر پیچیده و فنی دورههای پس از عصر غزنوی است. از مهمترین ویژگیهای نثر ابونصر و بیهقی میتوان به اطناب، وصف و تعریف، منظرهسازی و بیان حال به طریق شاعران، استشهاد و تمثیل، و تقلید از نثر عربی و بهرهوری از لغات و ترکیبات آن زبان اشاره کرد. او در سال ۴۳۱ هجری قمری درگذشت.