Search
Close this search box.
Nowruz And Child

نویسنده: ارنواز اشکانیان _ نویسنده و پژوهشگر

 

 پدیده‌ی نوروز در گذر زمان

نوروز یا “نوگ روچ”و  یا هم “نوگ روز” جشن پیرسال و کهن‌احوال اقوام متعدد آریایی است که در مناطق مختلف آسیایی همچون ایران، خراسان(افغانستان کنونی)، آذربایجان، تاجکستان، عراق، گرجستان، هند، سوریه، پاکستان، ترکمنستان، اوزبیکستان، قرقیزستان و غیره ممالک، به گونه‌ی خاص و ویژه برگذار می‌شود. قدمت این جشن رستاخیز اینک به بیش از سه هزار و شش‌صد و هفتاد و هشت سال قبل از میلاد می‌رسد. در گذشته‌ها مردم آسیای میانه و آسیای غربی دو عید بزرگ داشتند که به نام عید آفرینش و عید رستاخیر یاد می‌شد و بیشتر تاریخ‌نگاران را عقیده بر این است که نوروز یا جشن نوزایی یا همان جشن رستاخیز از زمان بر تخت نشستن جمشید شاه پیدایش یافته و در زمان کوروش کبیر، شاهنشاه بزرگ هخامنشی به شکل امروزی‌اش جشن گرفته شده است. در افغانستان، روز نخست ماه فرودین یا حمل را به عنوان رویش طبیعت با رسوم و عادات خاص تجلیل می‌نمایند؛ از جمله خانه‌تکانی چندین روز پیش از نوروز که مردم باید همه جا را پاک بدارند تا باشد الی آخر سال پاک باشند. چنانچه در گذشته قهرمانان و مذهبیون یا اشخاص پرهیزگار سالانه در این روز از سفر‌های طولانی بر می‌گشتند، اگر خانه پاک بود خیر و برکت نصیب آن‌جا می‌گردید و اگر آشفته می‌بود خیر و برکت از خانه‌ها می‌رفت.

تهیه لباس جدید یکی از رسوم مردم است که با آمدن نوروز و جامه بدل کردن طبیعت، ایشان هم جامه نو به تن می‌کنند.

در سال‌های پسین همان‌گونه که برآن گواه بوده‌ایم، هنگام برگزاری جشن میله‌ی گل سرخ در اول ماه فروردین شمار زیادی مردم از سراسر کشور حتی از کشورهای بیرون به مزارشریف، مرکز بلخ باستان یعنی شهر زادگاه نوروز، گِرد می‌آمدند و در این جشن اشتراک می‌نمودند. این جشن تا 40 روز دوام داشت. مردم غم و ناراحتی و رنج خود را پشت سر گذاشته، در جشن نوروز جز شادی و سرور و طبیعت‌گردی، به چیز دیگر فکر نمی‌کردند.

ولی متاسفانه اخیراً با آمدن طالبان در افغانستان در مدت بیش از دو سال اثری از برگذاری جشنِ نوروزِ فرخنده، در این کشور نیست.

جشن دهقان نیز یکی از آئین‌های دیرین مردم است که در دومین روز سال برگزار می‌شود. در این روز دهقانان یا دهگان‌ها، حاصل کشت و زرع خویش را به شهرها می‌آورند و به نمایش می‌گذارند.

جشن بزکشی نیز از جشن‌های دیرینه‌ی و پرطرف‌دار در میان مردم افغانستان است که در مناطق مختلف افغانستان برگزار می‌شود. از سویی هم، مرغ‌بازی، کبک‌بازی و تخم‌جنگی از جمله عادات و رسوم مردم‌مان به شمار می‌روند. در همین حال از فرهنگ‌های پسندیده‌ی نوروزی که مردم به آن پابند استند، تهیه‌ی غذا‌های خاص در نوروز می‌باشد که سفره‌ی شبِ نوروز با سبزی پَلَو، میوه‌ها و نوشیدنی‌های دست‌ساز، مزین می‌گردد و برین مراد که تا آخر سال سفره‌ها همین‌گونه رنگین بمانند.

از جمله غذای ویژه‌ی دیگر، هفت‌سین یا هفت‌چین یا هفت‌میوه (یعنی میوه‌ها از هفت درخت یا گیاه چیده شده باشند)، با آب زلال و گوارا شسته و خلد می‌گردد. جِلَبی و ماهی نیز از غذاهای دیگری‌ست که مورد استفاده زیاد قرار می‌گیرند. از گذشته‌های دور تا هم‌اکنون در بین مردم خراسان‌زمین چنین عرف است که در نزدیک نوروز افراد نامزددار به خانه‌ی نامزد خویش به عنوان نوروزی‌های ویژه، ماهی و جلبی می‌برند. و همین‌طور از این دست رسم‌ها در جشن نوروز، بسیار داریم…

 

نقش نوروز برای افزایش انگیزه و شادی در جامعه‌ی کودکان

کودکان به عنوان ادامه‌دهنده‌ی هر نسل، نقش اساسی و جان‌افزا را در حفظ فرهنگ و پیشه‌گرایی(عنعنات) هر جامعه دارند. از این سبب، تجلیل از نوروز و تداخل این موجودات کوچک و نازنین، تمرین پاسداری از ارزش‌های ملی و اجتماعی بوده و خالی از خیر و سود ملی، نیست. اطفال همیشه با کوچک‌ترین و کم‌ترین دست‌داشته‌ی خویش، شادی را در رگِ جانِ خود دعوت می‌کنند و شور و هیجان را در محیط خویش پخش می‌دارند. پوشیدن لباس نَو، جمع بودن خانواده دور هم، گرفتن عیدی و دید و وادید‌های دوستان، تمام این‌ها بالای روان کودکان تاثیر مثبت داشته و سبب رشد عاطفی و اجتماعی آن‌ها می‌گردد. همچنان رفتن کودکان به طبیعت، دیدن لاله وسبزه‌ها، جیک جیک پرنده‌ها، کودکان را به دوستی‌، آشنایی و احترام به طبیعت(گل‌، گیاه، جانوران و کره‌ی زمین)، ترغیب می‌دارد. چقدر خوب است که اگر شاعران و نویسنده‌گان، این ارزش‌ها را به زبان کودکانه در قالب شعر، ترانه و متن‌های کودکانه بیان کنند تا هم سبب توسعه‌ی ابعاد ادبی در زبان گردد و هم کمک بزرگ به نسل جدیدمان یعنی کودکان، باشد.

در زبان فارسی قصه‌های کودکانه بین مردم ایران امروزی وجود دارند؛ مثل عمو نوروز و حاجی فیروز و اما در بین مردم ما رسمی وجود دارد به نام “کم‌پیرک” که پیرمردی با ریش بلند، لباس‌های رنگی، کلاه دراز و یک تسبیح که نماد برتری و قدرت طبیعت بر زمستان است، با همراهان خویش از یک دهکده به دهکده‌ی دیگر می‌روند، شعر می‌خوانند و با زبان نوشتاری حرف می‌زنند و کمک و صدقات گرد‌آوری می‌کنند. در گذشته‌ها آنان این کمک‌ها و صدقات را جمع‌آوری نموده به مردم توزیع می‌نمودند که تا حدودی چنین رسم‌هایی در این جشن بیشتر در پنجشیر، غور، در بخش‌هایی از بدخشان، سمنگان، بامیان و غیره، هنوز مُرَوّج است.

 

 جایگاه کودکان درجامعه ادبی افغانستان

در افغانستان متاسفانه به کودکان توجه چندانی صورت نمی‌گیرد. این بی‌توجهی از خانوده آغاز تا به تمام بخش‌های جامعه ختم می‌شود و سوگ‌مندانه باید نوشت که جامعه ادبی افغانستان نیز از این امر مستثنا نبوده است. هیچ کدام از  شاعران و نویسندگان معاصر در افغانستان، کودکان را مخاطب شعری و ترانه نوروزی نساخته اند. حال نمی‌دانم این مورد برای‌شان دور از اهمیت بوده یا به ذهن‌شان خطور نکرده است و موضوعی به این مهمی را نادیده گرفته اند.

 

بازی‌های کودکانه‌ی نوروز

پیش از این که به بحث اصلی بپردازیم لازم است تاثیرات بازی بالای روحیه و زندگی کودکان را از دیدگاه روان‌شناسی برسی نمایم؛ از نقطه نظر روان‌شناسی، بازی باعث شگوفایی و بروز خلاقیت در وجود کودکان شده، رشد اجتماعی‌، جسمی، عاطفی و ذهنی ایشان را در پی دارد و رفتارهای هوش‌مندانه را در وجود اطفال تقویت می‌بخشد. در واقع این، تمرینی از زندگی پرمسوولیت در روی دست کودکان است که گاه باعث شکست زود گذر می‌شود و توسط بازی می‌توانیم صفات بارز اطفال را نشانی و یا کشف نماییم. به گونه‌ی نمونه؛ در جریان بازی دیده می‌شود کودک فرمانده است یا فرمان‌بر؟ تسلیم می‌شود یا مبارزه می‌کند؟ و یا این‌که، اجتماعی است یا منزوی؟ خلاصه کودکان، امیال و آرزوهای خود را در بازی نشان می‌دهند؛ افسردگی و شاد بودن‌شان از این طریق مشخص می‌شود.

در این‌جا می‌خواهم سود و اثر بازی بر زندگی کودکان را در هشت شماره مورد یاد‌آوری قرار دهم:

  1. تحریک برای رشد مغز
  2. تقویت هوش(آزمایش هوشِ توان‌گر)
  3. ایجاد تفکر خلاق
  4. بهتر شدن روابط اجتماعی
  5. کسبِ مهارتِ مدیریتِ عواطف
  6. دریافت شایسته‌گی اجتماعی
  7. سلامت جسمی و روانی
  8. کسب تجارب زندگی

 

این داشته‌ها را یک کودک بیشتر در بازی‌ها و جشن‌ها می‌توانند از خود بروز دهند و یا کسب نمایند.

حالا می‌پردازیم به بازی‌هایی که در نوروز، توجه اطفال و کودکان را جلب می‌کنند؛ از جمله: تخم‌جنگی، تشله‌بُرد، غورثَی، گدی‌پران‌بازی، طالع‌بجنگان، چشم‌پُتَکان و غیره بازی‌های تیمی، و همین‌طور تفریح در طبیعت و پای‌کوبی در چمن‌زارها؛ این‌ها همه و همه در وجود‌ کودکان شادی و سرور ایجاد کرده و حسِ مثبت‌اندیشی را در اذهان‌ آن‌ها تداعی می‌کنند.

 

نوشته را با آرزوی حمایت و توسعه‌دادنِ تفکر نوروزباوری در جامعه به منظور ایجاد یک جامعه و ملت پویا و با ثبات، به پایان می‌برم.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان