جمشید یکی از پادشاهان اساطیری سرزمین کهن ما دانسته میشود. به اساس روایت شاهنامه فردوسی جمشید فرزند تهمورث و شاهی فرهمند است که سرانجام به خاطر خودبزرگبینی و غرور از فره یزدانی میماند و به دست ضحاک کشته میشود. جمشید در اوستا به شکل «یمه» آمده است. واژۀ جمشید از دو بهره ساخته شده است: “جم” در اوستایی برابر با همزاد و “شید” به معنای نور است. بنا بر گزارشهای اوستا، جمشید پادشاهی بود که آریاییان را پس از یخبندانی بزرگ از سرزمینهای سرد به سوی ایرانویچ رهنمون شده است. تخت نشینی او را نوروز گفته اند. روی همرفته مطابق روایت شاهنامه فردوسی برخی کارهایی به جمشید نسبت داده شده است. از جمله ساختن ابزار جنگ، پوشش ابریشمی، ساختمانسازی و ترویج جواهر و بوهای خوش همانند گلاب، عنبر و مشک. باید اضافه نمود یما «جمشید» در سرودۀ ریگویدا نیز بازتاب یافته است. اما مطابق به بسیاری از منابع کهن آریایی روایتهای اسطورهیی مردمان شمال افغانستان/خراسان، جمشید در بلخ به پادشاهی رسیده است و در این شهر مراسم تاجگذاری را همزمان با نوروز انجام داده است.