از پيش من سپيده دمان کوچ میکند
شب ميرسد سپيدۀ جان کوچ میکند
هر جا که بود همهمهيی شاد زندگی
از شاخههای سبز جوان کوچ میکند
چشمان سبز باغ لبالب ز گريه است
آب روان ز جوی روان کوچ میکند
تا مرگسار حادثه زين خاکدان سوگ
يک آسمان ستاره شبان کوچ میکند
شب هر کجا به گوش سحر طبل میزند
از کام آفتاب زبان کوچ میکند
گلواژههای شعر بلند ديار من
تک تک ز خاطرات زمان کوچ میکند
سيلابوار حادثهيی میرسد ز راه
کوه گران چو پيل زمان کوچ میکند
من نورم و تلاوت خورشيد میکنم
زين شيشه عطر باده چسان کوچ میکند