
بشنو از نی: غزلیات مولانا جلالالدین محمد بلخی با دکلمۀ مسعود خلیلی| ای با من و پنهان ز من از دل سلامت می کنم
ای با من و پنهان ز من از دل سلامت می کنم تو کعبهای هر جا روم قصد مقامت می کنم هر جا که هستی
ای با من و پنهان ز من از دل سلامت می کنم تو کعبهای هر جا روم قصد مقامت می کنم هر جا که هستی
در این بخش در مورد مهاجرت مولانا از بلخ و حملۀ چنگیز بر سرزمین خراسان و تأثیرات آن بر همه سطوح زندگی مردم آن حوالی،
پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن
در این بخش در مورد نقش سلطانالعلما در تربیت مولانا، وضعیت فرهنگی بلخ در دورۀ خوارزم شاهیان و برخی ویژگیهای سلطانالعلما بحث شده است.
در این بخش در مورد اوضاع و احوال زادگاه مولانا در عصر حضور خانوادۀ او در خراسان، خاستگاه مولانا و تاثیر پذیری از وضعیت حاکم
بی همگان بهسر شود بیتو بهسر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو گوش طرب
درسگفتارهایی در باب زندگی و اندیشۀ مولانا جلالالدین محمد بلخی بهزودی
بروید ای حریفان بِکِشید یار ما را به من آورید یکدم صنم گریزپا را به ترانههای شیرین به بهانههای رنگین بکشید سوی خانه مه
پیر من و مراد من درد من و دوای من فاش بگفتم این سخن شمس من و خدای من از تو بحق رسیده ام ای
گر هیچ ترا میل سوی ماست بگو ورنه که رهی عاشق و تنهاست بگو گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو
دیوان شمس غزلیات غزل شماره 770 همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد سر خنبها گشادم ز
از متن مقاله بی تردید مولانای بلخ انسان شناسی رفیع و والایی دارد، ایشان تصریح می کند که: انسان ها همه اندیشه وافکار خویش را