هانس مورگنتاو
(۱۹۸۰-۱۹۰۴)
هانس یواخیم مورگنتاو بیتردید یکی از برجستهترین نظریهپردازان واقعگرایی در سیاست بینالملل بهشمار میرود. او با انتشار کتاب مشهور خود، سیاست در میان ملتها (۱۹۴۸)، جایگاه ویژهای در مطالعات روابط بینالملل یافت. مورگنتاو در آلمان متولد شد، به ایالات متحده مهاجرت کرد و بخش عمدهای از زندگی خود را در آنجا سپری نمود.
مورگنتاو معتقد بود که دولت-ملتها بازیگران اصلی در عرصه روابط بینالملل هستند. از دیدگاه او، «منافع ملی مبتنی بر قدرت» هدف نهایی هر دولت است؛ و کشورها در نظام بینالمللی همواره در پی دستیابی به این منافعاند.
در نظریه واقعگرایی مورگنتاو، اخلاق نیز جایگاهی مهم دارد. او از منتقدان سرسخت مداخله نظامی امریکا در جنگ ویتنام بود. در سالهای پایانی عمر، بهطور جدی بر ضرورت توافق دولتها برای کاهش تسلیحات هستهای تأکید داشت و خواهان دستیابی به کامیابی عمومی از طریق همکاری بینالمللی بود.
مورگنتاو نقش علم و فناوری را در دستیابی به خوشبختی و حل مسائل سیاسی و اجتماعی ناکافی میدانست. در کتاب مرد علمی در برابر سیاست قدرت (1946)، بر ضرورت یافتن راههای درست برای تحقق صلح پایدار تأکید کرد.
او در قالب «شش اصل واقعگرایی سیاسی»، چارچوب نظری خود را چنین بیان میکند:
- سیاست، بر اساس قوانین عینی ناشی از طبیعت انسان اداره میشود.
- منافع ملی مبتنی بر قدرت، محور اصلی تحلیل واقعگرایانه سیاست است.
- منافع ملی در هر کشور، بر اساس زمینه سیاسی خاص آن متفاوت است.
- واقعگرایی سیاسی، تفاوت میان اخلاق و واقعیت عینی را درک میکند.
- واقعگرایی، تعمیم اصول اخلاقی یک ملت به سایر ملتها را نمیپذیرد.
- واقعگرایی سیاسی، به تفاوتهای فکری و فرهنگی انسانها احترام میگذارد.
برای مطالعه بیشتر
- مورگنتاو، هانس جی. مرد عملی در برابر سیاست قدرت. شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو، ۱۹۴۶.
- مورگنتاو، هانس جی. سیاست در میان ملت ها: جدال برای قدرت و صلح. نیویارک: آلفرد ای. کنوف، ۱۹۴۸.
- کراس روت پیپر، نگاهی به آینده امریکا. نیویارک: آن وای نارتن، ۱۹۶۰.






