اورنگ هفتم: سروده‌ی زینت نور با دکلمه‌ی عنایت‌الله خلیق | افیون‌نویس زمزمه‌ها، کوکنارِ تلخ

افیون‌نویس زمزمه‌ها، کوکنارِ تلخ
ای شهر بی‌گناهِ دلم، قندهار تلخ

ای بی‌صدا نشسته به زخم و شکسته‌پا
ای بی‌کجا روانه‌ی من، ای دیارِ تلخ

آماج می‌شوی به هزار اتهام سرخ
ای گل نکرده پُرگُلِ من، ای انارِ تلخ

قرمز شده‌ست خواب طلایی بیشه‌ها …
آهو گرفته چشمِ مرا، انتحار تلخ

پروانه‌های خاکی و هی‌ی‌ی‌ی شمعِ منهدم
سمبولِ عکس کهنه‌ی غم، زیرِ بارِ تلخ

گرچه به گوشه‌های ردیفم نوشته‌ای
پُر می‌کنم فضای ترا، در کنارِ تلخ

برخوان ترانه‌یی که تمامم کند تمام
روی هجای عشق و جنون، انتظارِ تلخ

خسته‌ست دیده، زنگ خطر تیز تر بکش
با یک فشارِ واژه‌ی«نه»، انفجار تلخ

این گونه انتهای غزل می‌شود، ببخش
امضا … خدا پناه … همان کوکنارِ تلخ

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان