بیماری نزد طبیب رفت. طبیب نبض او را گرفت و دریافت که بیمار دچار نوعی بیماری روانی شده است. سپس به او گفت:
«برای درمان خود، هرگز آرزوهایت را سرکوب نکن. هرچه دلت میخواهد انجام بده.»
بیمار وقتی از نزد طبیب بیرون آمد، هوس کرد کنار جویباری قدم بزند. در همان حال، شخصی را دید که روی لب جوی نشسته و دست و رویش را میشوید.





