Search
Close this search box.
Gftgo-Ba-Nesari
  • گفتگو با نثار احمد نثاری

 

  • گفتگو کننده: ظهور مظهر

 

نثاراحمد نثاری در سال ۱۳۲۳ هجری خورشیدی در ولسوالی برکی برک ولایت لوگر متولد شد. آموزش‌های اولیه را در زادگاهش فرا گرفت و  سپس به آموزش فنون نظامی پرداخت و بخش مخابرۀ هوایی را در دانشکده هوایی به اتمام رساند. او با کودتای ثور ۱۳۵۷ هجری خورشیدی، زندانی شد و با پیروزی جهاد برحق مردم افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی، دوباره شامل وظیفه گردید و در سال ۱۳۹۶ هجری خورشیدی با رتبۀ تورنجنرالی، باز نشسته شد.

***

صوفی عشقری، با هفتاد سال سرایش شعر و خلق نزدیک به چهل هزار بیت، از برجسته‌ترین شاعران معاصر زبان فارسی به شمار می‌آید. روانی و سادگی طبع در اشعار وی، کاربرد زبان عامیانه و توجه عمیق به اصلاح جامعه از طریق نقد‌ در شعر، از ویژگی‌های بارز کار اوست. بسیاری از معروف کشور، اشعار وی را ترانه ساخته ‌اند که به شهرت و محبوبیت این شاعر مردمی افزوده است.

عشقری درویش بی مدعایی بود که خلوتش حضور انس دوستان نزدیکش بود. نثاراحمد نثاری، شاعر عارف و صوفی وارسته از دوستان نزدیک صوفی عشقری است که در این گفتگو با او به مرور شخصیت، شعر و خاطرات ایشان پرداخته ایم.

مظهر: شما با شاعران و بزرگانی از حوزه‌ی ادبیات آشنایی حضور داشته اید که اکنون این جهان از حضور آنان خالی است. قاری عبدالله، شایق جمال، بیتاب، صوفی عشقری، حیدری وجودی و نام‌های دیگری که بخشی از  هویت مکتب عرفانی کابل اند. در این میان با صوفی عشقری رابطه‌ی نزدیکی داشتید. این رابطه چگونه شکل گرفت؟

نثاری: آشنایی و شناخت من با غلام‌نبی عشقری در سال ۱۳۴۰ هجری خورشیدی که هنوز بیست سال داشتم، به وسیلۀ استاد حیدری وجودی که پیش از آن با هم رابطۀ دوستی داشتیم، شکل گرفت و سعادت دوام همنشینی را تا پایان عمر صوفی و آشنایی را تا همیشه داشتم و دارم.

بیست سال آشنایی من با صوفی عشقری، مملو از خاطرات است و در کنار آن  آموزه‌های ارزشمندی که از حضور آن صوفی بدست آوردم. میخواهم یکی از خاطراتم را در اینجا شرح بدهم؛

«حوالی چاشت یکی از روزها در غرفۀ محقّر صوفی صاحب عشقری در کنار میر غلام حضرت شایق جمال، غلام‌نبی جبه‌دار و دو تن از استادانِ ادبیات و علوم بشر، سرگرم صحبت بودیم. صوفی عشقری عادتاً بعضی از روزها در دوکان آشپزی می‌کرد، وقتی غذا آماده شد، از من خواست چند قرص نانِ خاصه با ماست بیاورم. به هریک از مهمانان یک یک کاسه شوربا توزیع و هرکدام به اندازۀ میل خود داخل کاسه نان خورد کردند، سپس طور جداگانه کاسۀ هرکدام را به صوفی نزدیک می‌کردم  و در آن غذا می‌ریخت؛ هنگامی که مهمانان شروع به صرف غذا نمودند، پس از دقایقی یکی از حاضرین خطاب به صوفی گفت که شوربایم تمام شده اگر کمی از گوشتِ آن نیز برایم بدهید. شایق جمال که خیلی ظرافت‌نگار بود، گفت؛ صوفی صاحب پیاوۀ کچالو پزیده‌اند، اما دعای گوشت را بالای آن دمیده‌اند. مهمانان همه اعتراف کردند که ما طی عمرِ خود به این لذت و کیفیت غذا و شوربا نخورده بودیم.»

مظهر: همزمان با حضور و فعالیت ادبی صوفی عشقری، استادان فاضل و دانش‌مندی نیز فعالیت داشتند و شهرت برخی از آنان به پیمانه‌ی صوفی عشقری نیست. دلیل شهرت عشقری که به گفته خودش، سواد و دانش اندک داشت، چه مواردی  بود؟

نثاری: در اینجا به یکی از ابیات خود صوفی اشاره می‌کنم؛

عشقری از روی علم و فن نمی‌سازد غزل

این‌قـدر مضـمون نَو طبع خــداداد آورد

سروده‌های صوفی‌ عشقری با درون‌مایۀ معنویِ که داشتند و در ضمن زبان روان و عامیانۀ ایشان در بیان احساسات و عواطف، ایشان را زبانزدِ خاص و عام ساخت. شعر عشقری از دل برخاسته بود و بر دل می‌نشست/می‌نشیند. کلمات ساده، آهنگین و بی‌پیرایه‌اش دل‌نشینِ هر خواننده و سراینده بود و است.

مظهر: در شماری از اشعار صوفی عشقری اسم شما نیز ذکر شده است، چه عاملی باعث آن شده بود که صوفی عشقری این قدر محبت به شما داشته باشد؟

نثاری: محبت و اخلاص من طی سال‌هایی که در خدمت ایشان بودم و «بابه» صدای شان می‌کردم؛ رابطۀ ایشان نیز با من، به‌سان یک پدرِ نهایت مهربان بود و همین صمیمیت و اخلاص سبب شده تا صوفیِ وارسته جاجایی در سروده‌های خویش از من نام ببرد که بعضی‌ها چاپ شده و برخی دیگر هنوز در جزوه‌هایی موجودِ نزد من که تا هنوز به چاپ نرسیده، باقی است.

مظهر: صوفی عشقری با دکان صحافی اش شهره است. چه جاذبه‌هایی این دکان را به  مرکز تجمع شاعران آن روزگار مبدل کرده بود؟

نثاری: غرفۀ چوبی متعلق به صوفی نه تنها دکانِ صحافی، بلکه مکتب و محل ترویج فضایل اخلاق و مدارا بود. در آنجا از نامدار ترین شخصیت‌ها تا افراد عادی رفت و‌ آمد داشتند و  از خواص تا عوام از محضر ایشان کسبِ فیض و درس معرفت و اخلاق می‌گرفتند.

مظهر: شعر صوفی عشقری چه خصوصیات و نکات بارزی دارد؟

نثاری: از خصوصیت‌های بارز شعر ایشان می‌توان به چند ویژگی اشاره کرد: حس و حالِ شاعرانه، رقتِ احساس، مضمون‌یابی‌های زیبا، روانی زبان با داشتن پیام روشن؛ اصطلاحات سُچۀ مردم به خصوص مردمِ کابل، بیانِ حقایق، صداقت و صمیمیت موجود در کلام شان.

مظهر: در برخی اشعار صوفی عشقری، رگه‌هایی از تاثیرگذاری بیدل بنظر می‌رسد. او با بیدل آشنایی و بر اندیشۀ بیدل واقف بود؟

نثاری: صوفی‌ عشقری از آوانِ جوانی به شخصیت و کلام حضرت ابوالمعانی بیدل محبت داشت و آثار ایشان را بار بار خوانده بود و از آن کسبِ فیض می‌نمود و همچنین تک‌بیت‌های زیبایی از ایشان را در حافظه داشت بیدل را به نام «میرزا صاحب» یاد می‌کرد.

ظهور: خلاقیت‌هایی در شعر عشقری وجود دارد. این ویژگی با کدام عوامل بدست آمد و شعر عشقری چگونه مورد تمجید برخی شعرای معروف قرار گرفته است؟

نثاری: مطالعۀ آثار بزرگانِ ادب فارسی، طبع ظریف و قریحۀ خداداد، سفرهای زیاد به مناطق مختلف و کشورهای همسایه و آشنایی با فرهنگ و زبان مردم، از جمله عواملی است که سبب تبارز خلاقیت در صوفی شدند.

شعر عشقری از نظر تجربه‌های زندگی او، جامعیت دارد؛ شعر او گنجینه‌یی‌ست سرشار از آداب و رسوم، اسباب معیشت، حتی خوراک‌ها، پوشاک‌ها، نام جاها و نمادهای جغرافیایی و برخی مسایل دیگری که شاعر با آن سر و کار داشته است. خصوصیت‌های بومی و محلی در شعر او برجسته است و مهمتر از همه اینکه او شاعر محلی نیست و شعرش می‌تواند در تمام گسترۀ زبان فارسی مخاطبانی داشته باشد.

 

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان