لایق شیرعلی در ۳۰ ثور ۱۳۲۰ هجری خورشیدی در روستای مزار از ناحیهی پنجکنت تاجیکستان و در خانوادهای دهقانی به دنیا آمد. کودکیاش، به گفتهی خودش، بیکس و تنها سپری شد. آموزش ابتدایی را در مکتب زادگاهش آغاز کرد. آموزگارش کریم رزّاقُاف تأثیر ژرفی بر او گذاشت و لایق همواره از او با عنوان «معلم نخستین من» یاد میکرد.
پس از پایان دورهی مکتب، به بخش تربیت معلم در شهر پنجکنت راه یافت و همانجا طبع خود را در سرودن شعر آزمود. در آن روزگار تخلص «فتحی» را برای خود برگزیده بود. در سال ۱۳۳۸ برای ادامهی تحصیل به استالینآباد (دوشنبهی کنونی) رفت و در دانشکدهی زبان و ادبیات دانشگاه دولتی آموزگاری تاجیکستان به نام صدرالدین عینی مشغول تحصیل شد. در همان سال، نخستین شعرش با عنوان «نام» در مجلهی شرق سرخ به چاپ رسید و این آغازی بود بر ورود رسمیاش به میدان ادبیات. همین شعر، که به گفتهی خودش مشق خامی بیش نبود، موجب شد تا در میان شاعران و استادان برجستهای چون میرزا تورسونزاده و باقی رحیمزاده بهعنوان شاعری جوان و بااستعداد شناخته شود.
پس از فراغت از دانشگاه در سال ۱۳۴۲ هجری خورشیدی به عنوان ویراستار شعبهی ادبی رادیوی تاجیکستان مشغول به کار شد و در همان سال به عضویت کمیتهی مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان درآمد. در سال ۱۳۴۳ هجری خورشیدی در حالی که هنوز کتابی از او منتشر نشده بود، به عنوان جوانترین عضو به انجمن نویسندگان تاجیکستان پیوست. از اینجا به بعد، مسیر فعالیتهای فرهنگی، رسانهای و سیاسی او گسترش یافت. او در فاصلهی سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ هجری خورشیدی در روزنامهی کمسومول تاجیکستان کار کرد و از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۴ خورشیدی مسئولیت بخش شعر مجلهی صدای شرق را بر عهده گرفت. در همین دههها، به عنوان مشاور انجمن نویسندگان تاجیکستان نیز ایفای وظیفه نمود.
در دههی ۱۳۶۰ خورشیدی به سردبیری مجلهی صدای شرق رسید؛ مجلهای که نقش مهمی در هدایت جریان ادبی تاجیکستان داشت. همزمان به عنوان نمایندهی مردم تاجیکستان در شورای عالی اتحاد شوروی نیز انتخاب شد و در عرصهی سیاست فرهنگی حضور پررنگتری یافت. پس از استقلال تاجیکستان، در سال ۱۳۷۰ هجری خورشیدی ریاست بنیاد بینالمللی زبان فارسی تاجیکی را به عهده گرفت و همزمان نمایندهی مردم در مجلس شهر دوشنبه بود. در همان سال، عنوان رسمی «شاعر خلق تاجیکستان» به او اعطا شد.
دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ خورشیدی برای لایق شیرعلی دوران بلوغ فکری و اوج ادبیاش بود. او در این سالها نهتنها از متون کلاسیک چون آثار رودکی، فردوسی، مولوی، سعدی، حافظ، کمال خجندی، صائب و کلیم بهره برد، بلکه با شعر و اندیشهی شاعران معاصر همچون ملکالشعرا بهار، ایرج میرزا، اقبال لاهوری، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، خلیلالله خلیلی و استاد واصف باختری نیز انس یافت. همین آموختهها در شعرش جلوهگر شد؛ شعری که هم زبان ملی را پاس میداشت و هم دغدغههای انسانی و اجتماعی را در خود جای داده بود. در این سالها مجموعههای شعری او یکی پس از دیگری منتشر شدند؛ از جمله «سر سبز»، «الهام»، «نوشباد»، «ساحلها»، «خاک وطن»، «ریزهباران» و «مرد راه».
لایق شیرعلی در طول حیات خود چندین بار مورد تجلیل قرار گرفت و جوایزی چون جایزهی کومسومول لنینی، جایزهی رودکی، نشان نیلوفر، نشان فخری، نشان برای محنت باشجاعت و تقدیرنامههای متعدد دیگر دریافت کرد.
سرانجام، در دهم سرطان ۱۳۷۹ هجری خورشیدی، لایق شیرعلی در پی بیماریای در بیمارستانی در شهر دوشنبه چشم از جهان فروبست و در روستای لوچاب، زادگاه اجدادیاش، به خاک سپرده شد؛ همانجا که بسیاری از دلباختگان شعر و زبان فارسی هنوز هم به زیارت مزارش میروند.