Search
Close this search box.
Dukhtaran-khakestar

گفتگو کننده: خدیجه بهرامیان

 

مجموعه داستان کوتاه “دخترانِ‌خاکستر” دربردارنده‌ی ۱۲ داستان در  ۲۲۴ صفحه است که از سوی انجمن ادبی هشت‌بهشت منتشر شده است. این کتاب توسط استاد محمدکاظم کاظمی برگ‌آرایی  و طرح جلد آن توسط ژکفر حسینی به انجام رسیده است.

مژگان فرامنش دختر سرزمین هریوا سال‌ها در حوزه‌ی ادبیات کار و فعالیت نموده و صاحب آثاری در این حوزه است و شعرهای او زبان جاری و روانی دارند که درخور ستایش است. از او پرسیدم که «دخترانِ خاکستر» را معرفی کند.

فرامنش: «دخترانِ خاکستر» شامل دوازده داستان، در ۲۲۸ صفحه، از سوی انتشارات انجمن ادبی هشت‌بهشت منتشر شده است. این کتاب به کوشش و ویرایش تهماسبی خراسانی، برگ‌آرایی محمدکاظم کاظمی و طرح پشتی ژکفر حسینی اقبال چاپ یافته است.

البته «دخترانِ خاکستر» در هفته‌های آینده، در اروپا نیز از نشانی نشر فرم و طرح پشتی آقای وحید عباسی به چاپ خواهد رسید.

محتوای داستان‌ها رنج‌های زنان و دختران زیر سایه‌ی طالبان و تفکّر طالبانی ته‌نشین‌شده در جامعه، سنت، فرهنگ، عشق، تلخی‌، امید، ناامیدی، شکست، پیروزی و محدودیت‌ها و فشار‌های روحی و روانی زنان را به تصویر کشیده است.

از فرامنش در مورد سبک کارش در داستان‌های این مجموعه پرسید و اینکه با چه شیوه‌ای این اثر نگارش یافته است

فرامنش: سبک داستان‌های این کتاب مدرن است. یعنی از ساختار و تکنیک‌های ادبیات داستانی مدرن از جمله جریان سیالیت ذهن استفاده شده است.

از او درمورد آثاری که پیش ازین به چاپ رسانیده است، پرسیدم که اینگونه توضیح داد؛

فرامنش: تا اکنون شش کتاب از من چاپ و نشر شده اند که عبارتند از (اندیشه‌های دردآلود«مجموعه شعر»،  گره‌ِکور «مجموعه شعر»، نی‌رنج «مجموعه شعر»، گلوی خراشیدهٔ باد «مجموعه شعر»، چاردیواری «گزیدهٔ شعرهای محجوبه هروی به گزینش و مقدمه‌ی مژگان فرامنش» و آخرین اثر هم دخترانِ خاکستر «مجموعه داستان‌ کوتاه» است. هم‌چنان بخشی از شعرهای من به زبان‌های انگلیسی، عربی و بنگالی در کشورهای امریکا، مصر و بنگله‌دیش ترجمه و  چاپ شده‌اند.

آوراگی و بی میهنی درد استخوان سوزی برای همه، بویژه برای نویسندگان است. او درحالی که آواره است بخشی از وقتش را برای نوشتن صرف می‌کند. از او پرسیدم که چقدر زمان را صرف نوشتن این اثر کرده است، او با مهربانی پاسخ داد؛

فرامنش: پس از فروپاشی کشور به دست طالبان، نا امیدی و رنج بر من غلبه کرد. تصمیم گرفتم که از راه نوشتن به مبارزه علیه‌ سیاهی و استبداد ادامه بدهم. تا حنجره‌ای باشم برای صداهای خفه‌شدهٔ زنان سرزمینم. حدود دو سال داستان‌های این مجموعه در ذهنم چرخیدند، اسکلیت‌بندی شدند و پخته گردیدند. و پیاده شدن آن‌ها در هیئت کنونی‌شان به روی کاغذ در همین چند ماه اخیر اتفاق افتاد.

بدیهی است که مخاطبان خانم فرامنش منتظر اند بدانند چه کارهای دیگری این بانوی ارجمند روی دست دارد، او مژده داد که اکنون روی شعرهایش کار می‌کند و در آینده‌ی نزدیک کتاب شعر دیگری از او منتشر خواهد شد.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان