Search
Close this search box.
Karima-Shbrang

کریمه شبرنگ در سیزهم عقرب/آبان سال  هجری خورشیدی در دهکده‌ی کُتیب شهرستان جُرمِ استان بدخشان چشم  به جهان گشود. شبرنگ آموزش‌های ابتدایی را در بدخشان فراگرفت. سال  وارد دانشگاه کابل شد و پس ازچهارسال تحصیل سند کارشناسی اش را از دانشکده‌ی زبان و ادبیات فارسی به دست آورد، از سال  تا سالهای  به بعد در روزنامه‌ها و رسانه‌های تصویری کابل، در بخش‌های تولید به فعالیت های ادبی پرداخت.

شبرنگ اندیشه‌ی عصیانگر و معترض داشت. وقتی وارد دانشکده‌ی ادبیات شد، بیشتر با شعر انس گرفت و شعر را زبانِ برای بیان اندیشه‌های عصیانگر و سکوی برای بلندکردن اعتراض‌هایش برگزید. شعر در زبان شبرنگ جریان پر خروشی از اعتراض بربنیان‌های فکری دینی، فرهنگی جامعه‌ی سنتی اسلامی افغانستان بود، که زن در آن جامعه جنس دوم و حتا هیچ شمرده می‌شد و می‌شود. او با زبان شعر بر بنیان‌های فکری جامعه تاخت و روایت زنانه از زن، آزادی و حقوق زن، خلق کرد. شبرنگ با ایجاد چشم‌انداز روشن از جهان و جهان‌بینی زن در شعر معاصر افغانستان، یکی از پیشتازترین شاعران است که شعرهایش غوغای زیاد برپا کرد و حتا او را بارها تا لبه‌ی پرتگاه مرگ کشاند.

وقتی که نخستین مجموعه‌ی شعری شبرنگ به نام «فراسوی بدنامی» در سال  از سوی انجمن قلم افغانستان نشر شد، سرنوشت این شاعر دگر گون گردید. شبرنگ توسط تند روان مذهبی و پیروان آنها تکفیر گردید و از رفتن به زادگاه‌اش بدخشان منع شد. درکابل و در حضور نیروهای بین المللی ناتو و آمریکایی‌ها، ملاها و طرفداران شان، بارها او را تهدید به مرگ کردند و تا سال‌های زیادی مجبور به زندگی زیر زمینی شد. در جامعه‌ی سنتی مثل افغانستان که زن درآن حضور معنادار نداشت و ندارد، طبیعی بود خلق روایت جدید و‌فمینیستی ازحضور معنادار زن، حقوق و آزادی زن در جامعه، بیانِ اروتیک اندام های زن در شعر، خشمِ ملاها، سنت‌اندیشان و تاریک‌فکران را برانگیزد.

شبرنگ اما دست از کار و بیان اندیشه‌هایش با سبک خاصی از زن‌ باوری در شعر، نه تنها که برنداشت، بلکه مصمم‌تر از پیش تلاش کرد. بعدها مجموعه‌های شعری به نام‌های؛ “پله‌های گناه‌آلود”،  “نگفته‌های اهواریی”،  “عنکبوت دام می‌بافد من خیال”،  “آتش‌بس با شعر” از او منتشر شد.

شبرنگ در سال  هجری خورشیدی با شفق سیه‌پوش که دانش‌آموخته سینما و تئاتر و از آوازخوانان به‌نام کشور، ازدواج کرد. این زوج به دلیل تهدیدهای امنیتی در سال 2018، به ترکیه مهاجر شدند.

کریمه شبرنگ هرجا که زیسته فرهنگ و هنر برایش بیشتر از هر چیزی ارزش داشته، برای همین در یک رقابت تنگاتنگ کاری در سفارت افغانستان در شهر آنکارا شرکت کرد و موفق شد تا در بخش فرهنگی سفارت افغانستان شروع به کار کند، درآنجا مدیرمسئول مجله فرهنگی سفارت شد.

اکنون شبرنگ مثل خیلی از افراد دیگر به خاطر دیگراندیشی‌اش از ده و دیارش دور و دورتر شده است او در گوشه‌ی از این کره‌ی خاکی، در برلین شهر که تمام جاده هایش چون کابل زخم‌های تاریخی دارد زندگی می‌کند.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان