علی اسفندیاری، که با نام نیما یوشیج شناخته میشود، در ۲۱ عقرب/آبان ۱۲۷۶ هجری خورشیدی در روستای یوش از توابع شهرستان نور در مازندران به دنیا آمد. خانوادهٔ او از کشاورزان و دامداران منطقه بودند و زندگی در دل طبیعت، کوهها و جنگلهای مازندران، در سالهای کودکی تأثیر عمیقی بر ذهن و روح او گذاشت. پدرش ابراهیم خان نوری، مردی اهل زحمت و سختکوش بود و ریشههای خانوادگی نیما به اصالتهای فرهنگی و تاریخی منطقه بازمیگشت.
نیما آموزش ابتدایی خود را در مکتب روستای یوش نزد ملاّی محلی آغاز کرد و از همان دوران علاقهٔ فراوانی به شعر و داستان نشان داد. در سنین نوجوانی به تهران آمد و در مدرسهٔ فرانسوی «سن لویی» تحصیل کرد. در این محیط با زبان فرانسه و ادبیات غرب آشنا شد و تحت تأثیر شاعر و معلمی نامدار به نام نظام وفا، مسیر ادبی خود را جدیتر دنبال کرد. تجربههای او در تهران همراه با ریشههای محلی، زمینهٔ نوآوری و تحول در شعر او را فراهم ساخت و دیدگاه تازهای نسبت به فرم و مضمون شعر به او بخشید. شواهدی از تحصیل دانشگاهی او وجود ندارد و مسیر او عمدتاً از طریق خودآموزی، مطالعهٔ ادبیات کلاسیک و معاصر و تجربهٔ زندگی شکل گرفت.
نیما با شناخت عمیق از ادبیات فارسی و آشنایی با ادبیات غرب، در سال ۱۳۰۱ هجری خورشیدی منظومهٔ «افسانه» را سرود که نقطهٔ عطفی در شعر فارسی به شمار میرود و او را به عنوان بنیانگذار شعر نو معرفی کرد. در این اثر، قالبهای سنتی شکسته شد، طول مصراعها آزاد شد، زبان شاعر به روزمره نزدیک شد و مضمون شعر به انسان، اجتماع و طبیعت معطوف گردید. «افسانه» آغازگر مسیر شعر نیمایی بود و زمینه را برای تحول بنیادین شعر فارسی فراهم آورد.
در ادامهٔ مسیر شعری، نیما مجموعهای از آثار دیگر را آفرید که روند تکامل سبک او را نشان میدهد. او در «قصهٔ ما» با نگاه نمادین و اجتماعی، قصهٔ انسان و جامعه را به تصویر کشید. در «ارغنون» و «آب در خوابگاه مورچگان» با زبان تازه و فرم آزاد، مرزهای شعری سنتی را گشود و مضامین اجتماعی، انسانی و طبیعی را در هم آمیخت. در «خانوادهٔ سرباز» و «شهر شب / شهر صبح» نیز دغدغههای انسانی و شرایط اجتماعی زمان خود را بازتاب داد و نشان داد که شعر میتواند وسیلهای برای بیان احساسات جمعی و فردی باشد. اشعار او گاه به گویش مازندرانی نیز سروده شدهاند و همین، توجه او به ریشههای فرهنگی و اصالت محلی را نمایان میسازد.
نیما یوشیج انسانی حساس، اندیشمند و نوآور بود. او با نگاه ژرف به طبیعت، جامعه و تاریخ، شعر را به عرصهٔ تجربهٔ انسانی و اجتماعی گسترش داد. روحیهٔ نوگرای او باعث شد تا سنت و مدرنیته را در شعر پیوند دهد و به جای محدودیتهای قالبی، خلاقیت و بیان آزاد را جایگزین کند. گرایشهای اجتماعی و حساسیت او نسبت به عدالت و شرایط انسانی در آثارش مشهود است.
نیما یوشیج در ۱۳ جدی/دی سال ۱۳۳۸ هجری خورشیدی در تهران درگذشت و پیکرش در زادگاهش یوش به خاک سپرده شد. میراث او در شعر فارسی بیبدیل است؛ او مسیر شعر سنتی را به سمت نوآوری، فرم آزاد و زبان تازه هدایت کرد و به همین دلیل «پدر شعر نو فارسی» لقب گرفت. آثار او، از منظومهٔ «افسانه» گرفته تا مجموعههای نمادین و اجتماعی بعدی، همچنان الهامبخش شاعران و پژوهشگران ادبی است و نقش او در تحول شعر فارسی همواره برجسته و بیبدیل باقی مانده است.






