عبدالله عارف چاه آبی در سال ۱۲۶۰ هجری خورشیدی در دهکدهی تخن آباد از حوالی شهرستان چاه آب ولایت تخار در خانوادهی تاجیک تبار و تجارت پیشه به دنیا آمد. پدرش، سعدالله بای، در تجارت میان تخارستان و آسیای میانه شهرت داشت و از همین راه عبدالله عارف با شهرها و مراکز فرهنگی آسیای میانه، از جمله بخارا و سمرقند، آشنا شد.
عبدالله آموزشهای نخستین خود را در زادگاهش نزد ملا عبدالحکیم فرا گرفت و سپس در مدرسهی تخن آباد به ادامه آموزش پرداخت. عارف تحت آموزش میرزا آدینه محمد عاجز، خط نستعلیق را فرا گرفت و با تأثیر از او به سرودن شعر پرداخت. او علاوه بر توانایی در تجارت، در ادبیات نیز استعداد شگرفی داشت و به زودی در شعر نیز نبوغ خود را تبارز داد.
عارف به دلیل ارتباطات گستردهیی که با مراکز ادبی آسیای میانه داشت، به جلسات بیدلخوانی میرفت و توانایی بالایی در تفسیر و تحلیل اشعار میرزا عبدالقادر بیدل کسب کرد. او با تکیه بر تجربیات شخصی خود از سفرها و تعاملاتش با دیگر شاعران و روشنفکران آسیای میانه، توانست درک عمیقی از اشعار کلاسیک بهدست آورد.
عارف چاه آبی در کنار شاعری، فعال اجتماعی و نقاد حکومتهای استبدادی نیز بود. او در جوانی به شاه امانالله علاقهمند شد و در سال ۱۲۹۹ خورشیدی زندگینامه او را به نظم درآورد. در زمان نایبالحکومت شیر محمد خان ناشر، عارف به نشر و ویرایش جریده «اتحاد» پرداخت و با فاضلان و نویسندگان دیگر از جمله جمشید خان شعله همکاری کرد.
آثار عارف شامل اشعار ساده و روانی است که اغلب به مسائل اجتماعی و سیاسی پرداختهاند. طنز و شوخطبعی در اشعار او وجود دارد و گاهی به مسائل زندگی مردم عادی و فرهنگ عامیانه نیز پرداخته است. با وجود نابینایی که در دوران بزرگسالی به دلیل حادثهیی در جریان مسابقه بزکشی برای او پیش آمد، عارف تا پایان عمر خود به سرودن شعر ادامه داد. او اشعار خود را با کمک دیگران ثبت میکرد. عارف چاه آبی در تاریخ فرهنگی و ادبی افغانستان جایگاه برجستهیی دارد.
عارف چاه آبی بروز 22 عقرب/آبان سال ۱۳۲۲ هجری خورشیدی در زادگاهش چشم از جهان فرو بست. روانش شاد و یادش انوشه باد!