Search
Close this search box.
Jaygah-Nezami-Dar-Adabyat-Farsi

چکیده

حکیم نظامی گنجوی(۵۳۰- ۶۱۴ مهشیدی)، شاعرِ مضمون‌آفرین و زیبایی‌شناسِ زبان و ادبِ پارسی‌دری‌ است. او بیشتر به‌خاطرِ سُرایشِ هنرمندانه‌ و سحرآمیزِ داستان‌هایی؛ چون: لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، اسکندر نامه،… به پدرِ داستان‌سُرایی زبان و ادبیات پارسی‌دری معروف است. کاربردِ هنرمندانة آرایه‌های ادبی، ایجادِ تصویر‌های متفاوت و توصیف رویدادهای داستانی همراه با اشارات و رهنمودهای بس حکیمانه، او را در چکاد والای شعر و ادبِ پارسی دری قرار داده‌است. از آن‌جایی که نظامی بر خلافِ دیگر داستان‌پردازان ادب‌ فارسی، رویکردِ متفاوتی به پدیده‌ها و پیرامونش داشته؛ لذا هنرِ «چه‌گونه گفتن» را بر «چه‌گفتن» ترجیح داده و جایگاهِ ویژه‌یی را در شعرِ پارسی و جهان از آنِ خود نموده‌است. این مُسعره را از آن‌جا می‌توان فهمید که تا پنج سده پس از او، شاعرانی به تقلید از وی به خمسه‌سُرایی پرداختند و هنر خود را با تکیه بر داستان‌های پنج گنجِ نظامی، به نمایش گذاشتند. در این پویش کوتاه، به شیوه‌های داستان‌سُرایی در ادب‌ فارسی دری، معرفی، ارزش و برجسته‌گی‌های داستان‌های نظامی، تأثر و تأثیرپذیری وی، دیدگاه حکیمانة نظامی در مورد زن و چند جُستارِ کوتاه پرداخته شده‌است.

 

واژه‌گان کلیدی: نظامی، داستان‌سُرایی، مقلدان، پنج‌گنج.

 

مقدمه

ادبیات داستانی در معنای جامع آن به هر نوع روایتی که خصلت ساخته‌گی و ابداعی آن بر جنبة تاریخی و واقعیتش غلبه کند، اطلاق می‌شود.(میرصادقی، ۱۳۸۸: ۳۳) در بخش‌بندی ادبیات داستانی به اصطلاحاتی از قبیل افسانه(اوسانه)، قصه، رُمانس، رُمان و داستان کوتاه روبرو می‌شویم که هر یک از این سوژه‌ها، شاخصه‌های ناهمگونی از دیگری دارد و بازشناسی هر اثر، مستلزم آگاهی از این شاخصه‌ها است. شگرد اساسی نظامی گنجوی در داستان‌سُرایی‌ اوست. اگر چه پیش از وی قصه‌گویی و نوعِ داستان‌سُرایی جریان داشت؛ اما نظامی در آثار خود (پنج‌گنج)، داستان غنایی را با کلام شیرین و زیبا به قله‌های والا رسانید. در حقیقت، بر خلافِ فردوسی توسی و دیگر داستان‌پردازان ادب پارسی‌دری که به صحت نقل و تبعیت از متن اصلی تا حد زیادی، پا‌بند بوده اند؛ نظامی در تصرف جزییات داستان و سعی در آرایش- پردازشِ مناظر و صحنه‌ها را از لوازم هنر شاعری خویش تلقی می‌کرده است. پیرِ گنجه، با نگاهِ دقیق و افکارِ والای انسانی، در روان- نفسِ آخشیخ‌های داستانی(شخصیت‌ها)خود نفوذ کرده و روحِ بلند حکمی، اخلاقی و انسانی را از روزنه‌‌های متفاوت، با زبانِ رسا، شیرین، شورانگیز و سرشار از آموزه‌های اخلاقی، بیان نموده است. یکی دیگر از عوامل محبوبیت منظومه‌های داستانی نظامی در این است که ریشه در تاریخ، فرهنگ، آیین و  زنده‌گی پارسی‌زبانان دارد.

حکیم نظامی از نخستین داستان‌پردازان عاشقانه(غنایی) در ادبیات پارسی‌دری(سدة ششم مهشیدی) است. وی افزون بر شاعری، به علوم طبیعی، دینی، پزشکی، ستاره‌شناسی، موسیقی، رسامی و معماری نیز دست‌رسی داشت. با زبان‌های عربی و پهلوی هم آشنا بود. دیوانش نزدیک به بیست هزار بیت دارد؛ اما مهمترین اثرش «خمسه» یا «پنج گنج» بوده که دارای بیست و هشت هزار بیت و پنج بخش است: مخزن‌الاسرار، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفت پیکر(بهرام‌نامه) و اسکندرنامه(شرف‌نامه و اقبال‌نامه). حکیم نظامی در داستان‌سرایی استاد و پیشرو دیگران است. خمسة وی مورد تقلید شاعرانی؛ چون: مولانا جامی، علی‌شیر نوایی، فیضی دکنی، عُرفی شیرازی،… قرار گرفته است. او در دورۀ سلجوقیان می‌زیست، از شاعران سدۀ ششم قمری بود  و با خاقانی شروانی، شاعر هم‌روزگارش، مکاتبات شعری داشت. نظامی گنجوی همه عمر را در گنجه به زهد و عزلت به سر برد؛ تنها سفر کوتاه مدت، به دعوت سلطان ارسلان سلجوقی، به سی فرسنگی گنجه کرد و از این شاه، عزت و حرمت دید. وی در ضمن داستان‌پردازی، از مطالب اخلاقی و اندرز غافل نبود و همواره در اشعارش، انسان را به آزاده‌گی و بریدن از طمع و آز، دعوت کرده و به آموختن دانش فرا می‌خواند.(کریمی، ۱۳۹۹: ۷۳) طوری‌که گفته شد، مقبولیت کلام نظامی سبب شد که پس از وی بسیاری از شعرای خراسانی، هندی، ترک و اوزبیک، با الهام از خمسة نظامی و به تقلید از او به سرودنِ خمسه روی آوردند. این مسأله به مرور زمان، سبب به وجود آمدنِ سنتی به‌نام «خمسه‌سُرایی» در ادبیات پارسی و ترکی گردید.

 

روند داستان‌سُرایی در ادب پارسی‌دری

بیشترِ داستان‌های موجود در ادبیات پارسی‌دری، جنبة روایی داشته و برگرفته شده از ادبیات و فرهنگ ملل دیگر به وسیلة تألیف و ترجمة کُتبِ گران‌سنگی؛ چون ترجمة کلیله و دمنه(نخست از زبان سانسکریت به پهلوی، از پهلوی به عربی و از عربی به پارسی نوین ترجمه شده است.)، هزار و یک‌شب، آثارِ نویسنده‌گان و فیلسوفان یونان، هند،… می‌باشد. از نخستین داستان‌سُرایانِ ادب پارسی‌دری، حکیم ابوالقاسمِ فردوسی است که با خلقِ «شاه‌نامه» و ایجاد روحیة ملی‌گرایی، هُمای داستان‌سُرایی را به پرواز درآورد. پس از فردوسی بزرگانی؛ چون عنصری، فخرالدین اسعد گرگانی، سنایی غزنویی، نظامی گنجوی، شیخ عطار نیشاپوری، سعدی شیرازی، مولانای بلخی، جامی،… با خلق شیوه‌های نوین در داستان‌سُرایی، روحِ تازه به حوزة ادب پارسی‌دری و جهان بخشیدند.

داستان‌سُرایی از انواعی‌ست که بسیار زود در شعر پارسی رواج یافته و مورد توجه اهل قلم قرار گرفت‌. علت اساسی این امر، وجود داستان‌های عاشقانه در ادبیات پهلوی و تأثیر آن در ادب پارسی بوده‌ است. عنصری در سدة پنجم مهشیدی، چند داستان؛ از جمله وامق و عذرا را به رشتة نظم کشید. هم‌چنان عیوقی داستانِ «ورقه و گلشاه» را سرود و گنجینة شعر غنایی را پُر بارتر ساخت. در همین سده بود که یکی از داستان‌های کهن ایران؛ «ویس و رامین» توسط فخرالدین اسعد گرگانی به نظم درآمد. در پایان سدة ششم قمری، نظم داستان‌ها به وسیلة یکی از ارکان شعر پارسی؛ یعنی نظامی‌گنجوی به حد کمال رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را که جنبة افسانه‌یی و فولکلوریک داشت، به زیباترین و رساترین طرز ممکن به نظم کشیده است.(حاکمی، بی‌تا: ۴)

 

معرفی و ارزش داستان‌های نظامی(پنج گنج)

اثر مشهور و شاهکارِ بی‌نظیر نظامی، «خمسه» یا «پنج گنج» است که در قلمرو داستان‌های غنایی امتیاز بسیار دارد و او را باید پیشوای این‌گونه شعر در ادب پارسی‌دری دانست. بخش‌های پنج گنج را تکیه بر کتابِ «تاریخ ادبیات ایران و جهان»، به گونة مختصر به بررسی می‌گیریم:

۱- نخستین منظومة پنج گنج نظامی، «مخزن‌الاسرار» در بیست مقاله راجع به زهد، حکمت و عرفان است. شاعر این منظومه را در ابتدای کار و سال‌های جوانی سروده و در آن با گستاخی و بی‌پرواییِ خاص جوانان، بر بیدادگران، مکاران و رَشک‌بران تاخته است. این منظومة اندرزی و اخلاقی که به پیروی از «حدیقه‌الحقیقه‌» سنایی گفته شده، ۲۲۶۰ بیت دارد و شاعر آن‌را در سال ۵۷۰ هجری؛ یعنی در آستانة چهل ساله‌گی سروده است.

۲- دومین مثنوی نظامی، «خسرو و شیرین» بوده که در سال ۵۷۶ قمری در ۶۵۰۰ بیت سروده شده و موضوع آن داستان دل‌داده‌گی خسرو(شهزادة ایرانی) و شیرین(برادرزادة بانوی ارمن) است که سر‌انجام با راهنمایی «شاپور» (ندیم خسرو) به هم می‌رسند و هیچ‌چیز(حتا سوز و نیازهای شیفته‌وار فرهادِ کوهکن) نمی‌تواند مانع وصال خسرو و شیرین گردد.

۳- داستان عاشقانة «لیلی و مجنون» سومین منظومة پنج گنج نظامی است که در سالِ ۵۸۴ قمری سروده شده و موضوع آن ماجرای دل‌باخته‌گی قیس‌ِ عامری(معروف به مجنون، از قبیلة بنی عامر) و دختری به‌نام «لیلی» است که به گونة اجباری، به عقد «ابن سلام» در می‌آید. بعد از وصال لیلی با ابن اسلام، قیسِ عاشق، سر به کوه و صحرا می‌زند و چون خبر مرگ لیلی را می‌شنود، بر خاکِ مزار وی حاضر شده و با گفتن «ای دوست» جان‌ می‌دهد.

۴- هفت‌پیکر یا هفت‌گنبد که بعضاً «بهرام‌نامه» نیز خوانده‌ می‌شود، چهارمین داستان پنج گنج بوده که در سال ۵۹۳ قمری سروده شده و دارای ۵۱۲۶ بیت می‌باشد.

۵- واپسین مثنوی از مجموعه‌های پنج گنج، «اسکندرنامه‌» است که در دو بخش: اقبال‌نامه و شرف‌نامه سروده شده است. این منظومه که سرگذشت اسکندر و کارهای اوست، مجموعاً دارای ۱۰۵۰۰ بیت بوده و در سال ۵۹۹ قمری به اتمام رسیده است.(یاحقی، ۱۳۹۴: ۱۴۲-۱۴۵)

بیشتر دانش‌پژوهان ادب پارسی‌دری، ارزش بنیادی داستان‌های نظامی را در موارد زیر می‌دانند:

۱- گنج فرهنگ ایران باستان است، چه فردوسی پیش از او از شجاعت‌ها، خردپردازی‌ها، وطن‌دوستی‌ها و افتخارات والای ایرانی سخن گفته بود؛ اما در بارة بزم‌ها، شادخواری‌ها، عشق‌ها و احساس‌ها، حکمت‌ها و اندرزها، توصیفِ دشت و کوه و باغ و بوستان و قصر‌ها و آتشگاه‌ها، دلیری‌ها و دلداری‌ها، خوراک‌ها و شراب‌ها، موسیقی و الحان کمتر دادِ سخن داده بود. باید پس از فردوسی که استاد حماسه‌های رزمی بود؛ اکنون نظامی که استاد بزم است، می‌آمد تا آن را تکمیل می‌کرد؛ پس باید گفت که خسرو و شیرین و هفت پیکر که قسمت اعظم خمسة نظامی می‌باشد، گنجِ فرهنگ ایران کهن و خراسان می‌باشد.

۲- با ورودِ فرهنگِ یونان، عرب و اسلام در خراسان تحولات اندیشه به‌طور گسترده‌یی به‌وجود آمده بود. نظامی طرح بنیادهای فرهنگ و علم و فلسفة یونان را در «اسکندرنامه» و از درون تراژدی عشق‌نامة «لیلی و مجنون»، که بیان اندیشه‌های قبیله‌یی اعراب و تعصب و خشک‌‌مغزی آنان بود، آن عشق والا و بسیارِ رُمانتیک را پدید آورد و همان موجب شناسایی هرچه بیشتر ایرانیان به فرهنگ ایرانی، اسلامی و عربی پس از اسلام گردید.

۳- اندیشه‌های عرفانی و حکمت اسلامی در جاجای خمسه، به‌ویژه در مخزن‌الاسرار چشم‌گیر است و بیانگر عظمت علم و تمدن و فرهنگ خراسان در سدة ششم می‌باشد‌.

۴- اسناد تاریخی و نیمه تاریخی و حتا افسانوی نظامی افزون بر آگاهی‌های نسبتاً تاریخی، ارزش اسطوره‌شناختی و نمادپردازی بسیار دارد که از خود تاریخ خیلی مهمتر است. خلاصه این‌که ارزش ادبی پنج‌گنج به حدی‌ست که زبان از بیان آن قاصر و عاجز است و باید بارها خوانده شود تا معلوم گردد که آن استاد و حکیم ارجمند چه صنایع و ظرافت بیان، استحکام اسلوب، تشبیهات دقیق، استعارات رقیق، مجازاتِ دل‌انگیز و ایهامات روح‌انگیز را در تار و پود شعر به هم بافته و تابلوهایی بس بدیع پدید آورده است که با هر بار خواندن، تازه‌گی و طراوت نوی دارد و بهره‌های بی‌اندازه عاید می‌گرداند.(ریاضی، ۱۳۸۵: چهارده)

 

ویژه‌گی‌های برجستة شعر نظامی و تمایزات آن از دیگر شاعران داستان‌سُرا

اگر بپذیریم، شعر گره‌خورده‌گی عاطفی اندیشه و خیال در زبان آهنگین و فشرده است؛ به «خیال» عنصر اصلی آن، به میزان اهمیتش در پهنة شاعری پی خواهیم برد. خیال حاصل نوعی تجربه است که اغلب با زمینه‌های عاطفی همراه است. امروزه ناقدان معاصر می‌کوشند تا شعر و هنر را تجربة انسان بنامند و از آن‌جا که هر کسی در زند‌ه‌گی خاصِ خود تجربه‌هایی ویژة خویش را دارد، طبعاً صور خیال او نیز دارای مشخصاتی است و شیوة خاصی دارد که ویژة خود اوست. نوع تصاویر هر شاعر صاحب اسلوب و صاحب شخصیت، کم و بیش اختصاصی است و استعارات و تشبیهات و مجازهای ویژة خویش را دارد که می‌توانیم آن‌ها را تصاویر او بنامیم؛ تصاویر روح او که از جوهر وجود در جانش نقش بسته است.(شفیعی‌کدکنی، ۱۳۷۰: ۱۷-۲۵)

اگر شعرا را برحسب تنوّع و تعداد صور خیال، دسته‌بندی کنیم؛ شاید صدرنشین این رده‌بندی، نظامی باشد. او بر اثر نگرش دقیق، احساس عمیق و خلّاقیت شعری، تشبیهات و استعارات و کنایاتی آورده که در نوع خود کم‌نظیر است. اشعار او حاوی تمام صور ممکن شعری است؛ به‌طوری که می‌توان بر اساس اشعار او، کتابی در بلاغت نوشت.(زنجانی، ۱۳۵۱: ۵۳)

یکی از ارکان استوار تصویرهای شاعرانه در مثنوی‌های نظامی، تشبیهات عالی، استعارات نوین و شور انگیز،… آخشیخ‌های صور خیال می باشد.

در میان شعرای ادب فارسی‌دری، حکیم نظامی از جمله اندک اشخاص دارای سبک است که با خلاقیت و قدرتِ بیان خود، شیوة جدیدی را در مثنوی‌سُرایی پی‌ریزی کرد. از دید سبک‌شناسی، نظامی‌گنجوی از جمله شاعران دورة سبک خراسانی‌ است که کلام ساده و بی‌پیرایة آن عصر را با جادوی هنری و نهایت دقت، آراسته و به‌ بهترین شکل ممکن، از خود به جای گذاشته است. چنان‌چه پیر گنجه خود می‌گوید:

منم سرو پیرای باغ سَخُن

به خدمت میان بسته چون سرو بن

سخن چون گرفت استقامت به من

قیامت کند تا قیامت به من

همه خوشه‌چین اند و من دانه‌کار

همه خانه‌پرداز و من خانه‌دار

سخن گفتن آن‌گه بود سودمند

کز آن گفتن آوازه گردد بلند

(نظامی، ۱۳۸۴: ۸۵۶)

مؤلف کتاب تاریخ ادبیات ایران می‌گوید: «می‌توان گفت که بعد از فردوسی، کسی‌که از سخن‌گویان در این فن به پایة شهرت او(نظامی) نرسید و او در مثنوی استاد است.»(صادق، ۱۳۶۰: ۲۲۴) شعر نظامی، روان و سخن او از هر گونه تعقید آزاد است؛ اما با این‌همه در بعضی موارد، عبارات پیچیده‌یی را از اشعار این شاعر هنرور می‌توان استنباط کرد. هم‌چنان پیر گنجه در آوردن اشعار حکمی، توحید و اخلاق، لطافت ویژة در خود دارد که از آن جمله می‌توان «مخزن‌الاسرار» وی را، از بهترین نمونه‌‌های آثار حکمی- اخلاقی برشمرد. در یک نگاهِ کُلی، امتیاز خارق‌العاده نظامی در داستان‌سرایی‌، پرداختن به جزیيات، جاندارپنداری، استفاده از تشبیهات ظریف، استعارات تازه، وصف مناظر طبیعت و بیان فرهنگ مردم است. دوکتور علی‌اکبر شهابی در کتاب خود(نظامی شاعر و داستان‌سُرا) به نقل از «شبلی‌نعمانی»؛ شاعر و نویسندة هندی از کتاب «شعر‌العجم»، در مورد مزیت شعر نظامی چنین می‌نگارد:

۱- جامعیت؛

۲- بلاغت؛

۳- نیروی سخن؛

۴- استعارات و تشبیهات نغز و مرغوب؛

۵- تقدم؛

۶- ایجاد، ابتکار و قوتِ تخیل.(شهابی، ۱۳۳۴: ۷۳)

 

ویژه‌گی‌های داستانی

از دید ادبیات پژوهان، یکی از عوامل تأثیر و تمایزِ شعر نظامی از دیگر شاعران داستان پرداز، آوردن ادبیات داستانی در نهایت ایجاز و پردازش هنرمندانه‌ی آن است که خواننده از مطالعه آن احساس خسته‌گی نمی‌کند. نظامی در ساختار و محتوای اصلی داستان‌ها نفوذ کرده و با تغییرات هنری، تصاویر، مناظر و شگرد های نوین و عالی‌ را به خورد جامعه داده است. استاد زرین کوب در این راستا می‌گوید: بر خلاف فردوسی که به صحت نقل پای‌بند بوده است، نظامی در حوادث داستان کم و بیش تصرف می‌کرده است و از این جهت تا حدی به شیوه‌ی درام نویسان یونان نزدیک بوده است و این توجه به عدم تقیّد از یک روایت موجود مدون نظامی را خیلی بیشتر از فردوسی مجال هنرنمایی داده است.( زرین‌کوب، ۱۳۷۶: ۱۷۵) اشعار حکیم نظامی، ترکیبی‌ست از دستاوردهای ادب پارسی‌دری تا عصر او(نظامی)،اعمال پهلوانانِ فردوسی توسی ، تقدیر باوری عمر خیام، انسان محوری سنایی غزنوی، غزل سُرایی عنصری و فرخی، و عشق جسمانی و زمینی فخرالدین اسعد گرگانی می‌باشد. نظامی به این سنت غنی و متنوع با اتکا به تصوف زمانه خود، معلوماتِ وسیعِ خویش و قریحه شعری والای خود وسعت و روحِ تازه بخشید.

 

تأثر و تأثیر پذیری نظامی

اگرچه نظامی در بیشتر داستان‌هایش، روحیه‌ی نوآوری و خلاقانه دارد؛ اما در تأثیر پذیری او از شاعران قبل از خود مانند فردوسی و سنایی‌غزنوی، هیچ‌گونه شکی وجود ندارد. نفوذ فردوسی در داستان خسرو و شیرین، هفت‌پیکر، اسکندرنامه‌… و تأثیر حدیقه‌الحقیقه سنایی بر دیگر آثار نظامی، قابل کشف و رؤیت است. حاصلِ کلام این‌که، نظامی ضمن احترام به فردوسی و سنایی‌غزنوی، از تکرار مستقیم سخن آنان خودداری کرده و با نبوغ سرشار خود، اندیشه‌های نوینی را در ورای علم و ادب عرضه داشته است. محمد مبارز علی‌زاده و هم‌کاران‌، در کتابِ ” زنده‌گی و اندیشه‌ی نظامی” چنین می‌نگارند:” نظامی در سه منظومه از پنج گنج خود، برخی از قهرمانانِ شاه‌نامه را تصویر کرده‌است؛ ولی هیچ‌یک از این آثار را نظامی به‌مثابه‌ی نتیجه‌ی تأثر به قلم نیاورده؛ بلکه با مقاصد نو و اندیشه‌ی تازه، دست به کار شده و در نتیجه چنان مکتب ادبی آفریده که تا زمان ما هم قدرت و نفوذ خود را نگه‌داشته است.”(علی‌زاده، ۱۳۵۵: ۵۰)

تأثیر گذاری نظامی بر شاعرانِ بعد از خود به حدی‌ست که شیوه‌ی داستان‌سرایی را تا چند قرن بعد منحصر به خویش کرد و بعد از او، تقلید و نظیره‌گویی آثار او شروع گردید. این پیروی و نظیره‌گویی در تاریخ ادبیات ایران، سابقه‌ی بس طولانی دارد. بنابر تذکره‌ی پیمانه:”هرگاه شاعری یک اثر ابتکاری و بدیع سروده و قبول عام یافته است، شاعران دیگر در صدد تقلید از وی بر آمده‌اند… به‌گونه‌ی که یک‌سد و پنجاه مثنوی به تقلید از مخزن الاسرارِ نظامی سروده شده است.”(گلچین‌معانی، ۱۳۶۸: مقدمه‌ی کتاب) نفوذ نظامی و تأثیر او نه تنها در ایران، بلکه در شبه قاره‌ و آسیای مرکزی و عثمانی در طول ادوار شعر پارسی‌دری قابل دید است. به قول از وحید دستجردی: شعرای‌ پارسی‌زبان بعد از سنایی تا پنج قرن که بازار ادبیات و معارف رونق داشت، به خمسه‌سرایی پرداختند و می‌توان گفت، هزار خمسه از هزار شاعر به‌انجام رسید.(دستجردی، بی‌تا: ۶) همان‌گونه که گفته شد، پیر گنجه با سُرایش منظومه‌هایش، چنان از شهرت بسزایی برخوردار است که حتی مرز‌های ایران را پشت سر گذاشته و همواره مورد توجه گوینده‌گان و سرمشق سخن‌وران قرار گرفته است. ناگفته نباید گذاشت که داستان‌های نظامی، خصوصن منظومه لیلی و مجنون وی به زبان‌های گوناگونی؛ مانند: آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، روسی، و ارمنی ترجمه شده‌است.

 

مقلدان مشهور نظامی

از آن‌جایی که سخن نظامی، سرشار از تازه‌گی و روحیه‌ی والای انسانی‌ست، توجه‌ی بسیاری از شاعران و اهل‌ادب را به خود معطوف نمود. در این بخش، پیروانِ مشهور نظامی را به گونه‌ی اجمالی، به بررسی می‌گیریم:

۱- امیر خسرو دهلوی(۶۵۱- ۷۲۵مهشیدی): بنابر گفته‌ی بیشتر صاحب‌نظران، نخسین کسی که به تقلید خمسه‌ی نظامی پرداخت، امیر خسرو دهلوی؛ شاعر پُر آوازه‌ی هند باستان بود. خمسه‌ی که امیر خسرو به تقلید از نظامی سروده، بدین قرار است: مطلع‌الانوار، شیرین و خسرو، مجنون و لیلی، آئینه‌ی اسکندری و هشت‌بهشت.

۲- خواجوی کرمانی(۷۵۰- ۶۸۹مهشیدی): بنابر گفته‌ی بزرگان، دومین مقلیدِ مستقل نظامی در سُرایش پنج گنج، خواجوی کرمانی است. باید خاطر نشان ساخت که خواجو بر خلاف امیر خسرو دهلوی، در پردازش داستان‌ها تصرف داشته و خود دارای ابتکاراتِ شگرف و به‌جایی است. مثنوی‌هایش هر یک عبارت ‌از: روضة‌الانوار در مقابل مخرن‌الاسرار، گوهرنامه در مقابل خسرو و شیرین، همای و همایون بر وزن اسکندرنامه، کمال نامه بر وزن بهرام‌نامه و سام‌نامه در مقابل هفت‌پیکر می‌باشد.

۳- عُصاره‌ی تبریزی: اثر معروف عصاره، منظومه‌ی ” مهر و مشتری” است که در این مثنوی‌، ابتکار تازه‌‌ی از خود نشان داده است؛ هر چند در شیوه‌ی بیان و نظم داستان، پیرو نظامی است.

۴- عارف اردبیلی: یکی دیگر از شاعران قرن هشتم قمری، عارف اردبیلی (شاعر عهد سلطان‌اویس ایلکانی) است. این شاعر نیز قدرت ابتکار داشته و مثنوی ” فرهادنامه” را در موضوع خسرو و شیرین سرده است.

۵- مولانا جامی(۸۱۷- ۸۹۸مهشیدی): به گفته‌ی برخی‌ها، دومین مقلید مشهور نظامی، شاعرِ عهد تیموری؛ مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی است. مثنوی های که جامی به تقلید از نظامی سروده عبارت‌از: تحفه‌الاحرار در جواب مخزن الاسرار، سلسلة الذهب، سلامان و ابسال، سجه‌‌الابرار، یوسف و زلیخا در مقابل خسرو و شیرین، لیلی و مجنون بر وزن لیلی و مجنونِ نظامی می‌باشد.

۶- هاتفی خرجردی(۸۱۴- ۹۲۷مهشیدی): از مثنوی سرایان عهد تیموری و آغاز دوره‌ی صفوی است. خمسه‌ی هاتفی عبارت‌از: ظفرنامه در مقابل اسکندرنامه، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفت منظر، مثنوی آخر را که می‌باید در جوابِ مخزن الاسرار نظامی می‌سرود، به جای آن شاه‌نامه‌ی در ذکر فتوحات شاه‌اسماعیل صفوی ساخت.

۷- وحشی بافقی(۹۳۹- ۹۹۱ مهشیدی): یکی دیگر از مقلدان به‌نامِ نظامی، شاعر خوش‌قریحه‌ی قرن دهم، وحشی بافقی است. مثنوی‌های وحشی عبارت‌از: فرهاد و شیرین، خلد برین،…

۸- مکتبی شیرازی: از خمسه‌سُرایان نامی بود که در عهد صفوی می‌زیست. منظومه‌‌ی مشهور مکتبی شیرازی، ” لیلی و مجنون ” است. بر حسبِ اشخاص یاد شده، خمسه‌سرایان و مقلدان حکیم نظامی در حوزه‌ی پارسی و ترکیه  به حدی‌ست که ذکر اسامی شان در این پویش کوتاه نمی‌گنجد. از خمسه سرایان مشهور ترکی، می‌توان از: هاشمی کرمانی، فضولی، ندیم، یوسف بن سنان(۱۴۲۲م)، نوایی، خیال آذری، نوعی زاده عطایی، راعی هدایت الله،… یاد کرد.( علی‌زاده، ۱۳۵۵: ۱۶۰- ۱۷۵)

 

دیدگاه متفاوت نظامی در مورد زن

زن، یکی از پایه‌های اصلیِ زنده‌گی و تمدن بشر است که سهم عمده‌ی در بالا بردن تمدن بشر داشته و یکی از پایه‌های دوام نسل انسان محسوب می‌شود؛ اما شأن و مقام زن در طول تاریخ به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراز و نشیب‌های زیادی داشته است.(ستاری، ۱۳۷۵: ۱۵) در خمسه نظامی، سیمای زنان زیادی دیده می‌شود که با تحلیل شخصیت و موقعیت آنان، می‌توان به تأثیر جنس زن در این   آثار بزرگ ادبی دست یافت. نظامی در منظومه‌هایش، بسیاری از ابعاد شخصیتی زن(سیاسیی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی… )را به  نمایش می‌گذارد. زن در نقش‌های گوناگونی در خمسه ظاهر می‌شود و شاعر بر این حضور قوی تأکید دارد. گویا وی  دارای نگرشی روشن‌فکرانه درباره‌ی زن است و حضور اجتماعی او را تأیید می‌کند؛ البته این نگرش روشن و انسانی از این جهت اهمیت دارد که در مقایسه با سایر شعرا و در چالش با فرهنگ مرد محور ایرانی پدیده‌های نو و قابل توجه است.

نظامی تنها شاعری خلاق و نوآور در عرصه‌ی  شعر و شاعری و صناعات ادبی نبود؛ بلکه او در نگاه به هستی و انسان هم دگراندیش بود و نو اندیشی او نتیجه‌ی فلسفه‌ی زنده‌گی در دیدگاه شاعرانه‌ی او بود. در قرن ششم، زن ایرانی در جامعه هم‌چنان موقعیت پایین خود را داشت و جزو طبقات فرو دست و پایین جامعه محسوب می‌شد. این در حالی است که در داستان های نظامی زن در مرکز توجه قرار دارد و بسیاری از داستان ها حول محور شخصیت زن می‌گردد. زنان در برخی از داستان ها معشوقی دلربا    هستند و در برخی نیز شاهی فرمانروا؛ گاهی هم هر دو. کمتر شاعری قادر است چنین تصویر محترمانه و انسانی از زن ارائه دهید. از این جهت نظامی به عُنوانِ یک شاعر انسان‌دوست و روشن‌فکر به دفاع از زن بر می‌خیزد و حقیقتن شاعر انسان مدار کسی‌ست که بتواند متفاوت با آن چه که شرایط به او القا می‌کند، بیندیشد و حالت انفعالی نداشته باشد؛ بلکه فعالانه، با بینش و بصیرتی اصیل بر دنیای پیرامون خود اثر بگذارد. بسیاری از قهرمانان زن در خمسه، شخصیت های تاریخی محسوب می شوند که شاعر مطابق با تفکر خود این اشخاص را پردازش کرده است و هیچ یک تکرار دیگری نیست، هر یک خاص‌اند. نظامی با جسارت تمام در اصل داستان ها دست برده تا تفکر خود را به منصه ظهور برساند. (نوروزی، ۱۳۹۳: ۵۰۳)

نظامی نقش های اصلی را به زنان می دهد. قهرمانان زن او در دنیای زمینی همه‌گونه ابتکار عمل را به دست می گیرند، قید و بندهای اجتماعی را می گسلند، سدهای فرهنگی را زیرپا می گذارند تا رفتار مردان را از پشت پرده ها تغییر دهند.(بری، ۱۳۸۵: ۱۶۱)

 

جُستارهای پراکندهٔ نگارنده

اعجاز کلام نظامی

مهارتِ عمدة نظامی، پرداختن به جزئیاتِ سوژه‌های داستان است، جزئیاتی که بیشتر از اهمیت دادن به اتفاق، به حالات درونی شخصیت های مربوط به آن، می‌پردازد. در اصل نظامی نشان داده که “چه‌گونه” گفتن از خودِ ” چه‌گفتن”، تأثیر ناک و ارزشمندتر است. این‌گونه است که بیشتر ادبیات‌پژوهان، پیر گنجه را پدر داستان سرایی پارسی‌دری می‌دانند.

ارزش آثار ادبی را باید نظر به علایق خواننده‌گان و طیفِ مخصوص به آن، سنجید و ارزش‌یابی کرد. از آن‌ جهت که خاستگاهِ اصلی داستان های پنج‌گنجِ نظامی، فرهنگ و ادب عامه‌ی مردم(قصه‌های عامیانه) است، ارزش کلام نظامی در بیان مطالب به گونه‌ی هنرمندی‌ست از منظر هنرمند. تنها نمی‌توان به ارزشِ مطالعات تاریخی، زیبایی‌شناسی، زبان‌شناسی،… آثار نظامی(خمسه) تأکید کرد؛ بل از آن منظر که این داستان ها با زنده‌گی امروزه فارسی‌زبان(انسان)عجین شد و بازتاب دهنده‌ی فرهنگِ عامه(فولکلوریک)است، دارای ارزش شایانی می‌باشد. آثار مثل: لیلی و مجنون، خُسرو و شیرین، اسکندر نامه،… آمیخته‌ با حکمت(تجربه های عمومی انسان که وابسته‌گیِ به زمان، اشخاص، مرز ها و مصادق ندارد)است، با زنده‌گی انسان، نسبت تام دارد. به گفته‌ی اسماعیل امینی: راه‌های برون رفت از غم و اندوه، سعادت، رفاه، مردم‌گرای،… را می‌توان در قصه های آمیخته با حکمت از قبیل: لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نظامی دریافت و آویزه‌ی گوش‌ کرد(اسماعیل امینی، ۱۴۰۰: برنامه‌ی کتاب‌باز / قسمت۱۱۹). از معجزه‌های شگرف نظامی، بیان ایجاز‌گونه و نفوذ در روان‌شناسی شخصیت‌های داستان است. نظامی به گونه‌ی هنرمندانه، معانیِ را که می‌باید در چند بیت گفته شود؛ در یک بیت و حتی یک مصراع، گنجانیده است. نمونه‌ی این گفتار را می‌توان در مناظره‌ی “خسرو و شیرین”  به درجه عالی آن مشاهده کرد:

نخستین بار گفت‌اش کز کجایی

بگفت: از دار ملک آشنایی

بگفت: آن‌جا به صنعت در چه کوشند

بگفت: انده خرند و جان فروشند…

بگفتا: هر شب‌اش بینی چو مهتاب

بگفت: آری چو خواب آید کجا خواب…

(نظامی، ۱۳۸۴: ۲۶۹)

مسأله‌ی قابلِ عطفِ دیگر این است که نظامی و خاقانی شروانی، از نخسین شاعران زبان‌ پارسی‌دری هستند که از زبان و حوزه‌ی غیر پارسی، وارد این زبان و فرهنگ شده و در غنامندی زبان پارسی، نقش والای داشته‌اند. از دیدِ ادب پژوهان، با این‌که زبان مادریِ نظامی، ” آذری” بوده؛ اما باید به قدرت بیان و نکته پردازی های زیبا و هنرمندانه‌ی وی سر تعظیم فرود آورد. شاید یکی از عمده‌ترین دلایلِ بیانِ فوق‌العادهِ نظامی و خاقانی، پا گذاشتن به سنت های پیشین و عدم تاثیر پذیری از مکتب خراسانی باشد.

 

نبرد عقل و دل در داستان‌های نظامی

از آن‌جایی که در اندیشه‌ی انسانی_اسلامی، عقل نمادی از تدبر، تساوی، معجونِ سعادت بشر و دل، نشانه‌ی از خامی، نارسایی و گمراهی می‌باشد، بیشترِ اهلِ قلم، این دو آخشیخ را کنار هم قرار داده و از زوایای مختلفی به آن‌ها پرداخته‌اند. بیشتر اهل‌ادب، عقل را بر دل پیشی داده و بر عقل‌گرایی تأکید فروان می‌کنند. حکیم نظامی از جمله اندک کسانی‌ست که دل را بر عقل برتریت داده و بر این است که باید به حرف دل گوش داد و هرگز تسلیم ایده‌های خشکِ عقل نشد. تا جایی که نگارنده استنباط نموده، در چند فاز عاشقانه، عقلِ مدبر در برابر دل زانو زده و ابرازِ عجز و ناتوانی می‌کند. بارز ترین جایی که  می‌توان غالب شدن دل را بر عقل مشاهده کرد، در ” مناظره‌ی خسرو و فرهاد” است. اگر با نگاه ژرف به مسأله بنگریم، این مناظره در واقع نبردِ جان فرسای عقل با دل است که بلاخره عقل مغلوب دل می‌شود. در این‌جا، خسرو با سخنانِ عالمانه، نماینده‌ی عقل و فرهاد کوهکن با پاسخ‌های سرشار از عشق و جنون، نماینده‌ی دل می‌باشد:

نخستین بار گفتش کز کجائی

بگفت از دار ملک آشنائی

بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند

بگفت انده خرند و جان فروشند

بگفتا جان فروشی در ادب نیست

بگفت از عشقبازان این عجب نیست

بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟

بگفت از دل تو می گوئی من از جان

بگفتا عشق شیرین بر تو چونست

بگفت از جان شیرینم فزونست

بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب

بگفت آری چو خواب آید کجا خواب

بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک

بگفت آنگه که باشم خفته در خاک…

بگفتا گر بخواهد هر چه داری

بگفت این از خدا خواهم به زاری

بگفت آسوده شو که این کار خامست

بگفت آسودگی بر من حرام است

بگفتا رو صبوری کن درین درد

بگفت از جان صبوری چون توان کرد

بگفت از دل جدا کن عشق شیرین

بگفتا چون زیم بی جان شیرین

بگفت او آن من شد زو مکن یاد

بگفت این کی کند بیچاره فرهاد

بگفت ار من کنم در وی نگاهی

بگفت آفاق را سوزم به آهی

چو عاجز گشت خسرو در جوابش

نیامد بیش پرسیدن صوابش

به یاران گفت کز خاکی و آبی

ندیدم کس بدین حاضر جوابی…

(نظامی، ۱۳۸۴: ۲۶۹- ۲۷۰)

 

دومین صحنه‌ی تسلیم شدن عقل در برابر دل، در داستان عاشقانه‌ی لیلی و مجنون اتفاق افتاده است. آن‌جا که پدر قیس(مجنون) از حالت اسفبار پسرس به جان آمده و او را در کعبه می‌برد تا عشق لیلی را از دل بیرون‌ کند؛ اما قیس این گونه پاسخ می‌دهد:

پرورده عشق شد سرشتم

جز عشق مباد سرنوشتم

آن دل که بود ز عشق خالی

سیلاب غمش براد حالی

یارب به خدائی خدائیت

وانگه به کمال پادشائیت

کز عشق به غایتی رسانم

کو ماند اگر چه من نمانم

از چشمه عشق ده مرا نور

واین سرمه مکن ز چشم من دور

گرچه ز شراب عشق مستم

عاشق تر ازین کنم که هستم

گویند که خو ز عشق واکن

لیلی طلبی ز دل رها کن

یارب تو مرا به روی لیلی

هر لحظه بده زیاده میلی

از عمر من آنچه هست بر جای

بستان و به عمر لیلی افزای…

(نظامی، ۱۳۸۴: ۴۸۱)

نمونه‌ای دیگر از این مسأله را می‌توان در نبرد ” نوفل” با قبیله‌ی لیلی مشاهده کرد. نوفل کسی است که حاضر است به خاطر عشق مجنون، با سربازان خود به جنگ عشیره لیلی برود و لیلی را با زور به چنگِ قیس بسپارد. مجنون که جانِ معشوق را با هیچ‌ شیئ تبادله نمی‌کرد، با دست خالی به سپاهِ نوفل یورش برد و آنان را به خاک و خون کشانید. در جنگی که به نفعِ مجنون اتفاق می‌افتاد، او پشتیبانی‌اش را از قبیله‌ی لیلی اعلام کرد و بر آتشِ جنگ، گلاب عشق پاشید:

مجنون چو شنید بوی آزرم

کرد از سر کین کمیت را گرم

بانوفل تیغ زن برآشفت

کی از تو رسیده جفت با جفت!

این بود بلندی کلاهت؟

شمشیر کشیدن سپاهت؟

این بود حساب زورمندیت؟

وین بود فسون دیو بندیت؟

جولان زدن سمندت این بود؟

انداختن کمندت این بود؟

رایت که خلاف رای من کرد

نیکو هنری به جای من کرد…

(نظامی، ۱۳۸۴: ۵۰۳- ۵۰۴)

 

لزومِ خمسه‌خوانی در عصر امروز

از دید نگارنده، باید پیش از هر چیزی، نیازهای انسان امروز را برشمرد و سپس به تفصیل موضوع پرداخت. اگر نیازهای اولیة معنوی انسان را، آرامش، لذت، سرگرمی، آسایش،… بپذیریم، باید دید که  آخشیخ‌های فوق تا چه اندازه در آثار نظامی ظهور و بروز نموده تا انسان معاصر را به تکاپو وادارد. کلام نظامی، بسان دیگر بزرگان ادب‌پارسی‌دری، الگو های از زیباشناسیِ که ” لذت هنری” در آن نهفته است را در خود داشته و تقدیم انسانیت‌ می‌کند. انسان، خارج از جغرافیا، تاریخ و باورهای خویش، نیاز‌های دارد که ادبیات، هنر و آثار غنایی، به شیوه‌ی مرغوبی می‌تواند آن‌را برطرف کند. از آن‌ رو که انسان در هر شرایط و برهه‌یی انسان‌است، باز روایی فرهنگ‌ِ عالی انسانی، در تفرج روح و بازتابِ فرهنگِ گذشته‌، مؤثر و کارساز است. پیر گنجه، داستان‌های بازگفته‌ شده‌ را با زبان و شگرد متفاوت، به خورد جامعه داده و جایگاهِ خود را در میان داستان‌سُرایانِ ادب پارسی‌دری حفظ نموده است.

 

نتیجه‌گیری

با توجه به آن‌چه گفته شد، می‌توان‌ گفت که حکیم نظامی گنجه‌یی، یکی از پایه‌های مستحکم زبان پارسی‌دری و بزرگترین داستان‌پرداز عاشقانه در ادبیات ما می‌باشد. نظامی گنجوی به عنوان برجسته‌ترین سراینده مثنوی‌های بزمی، با زبان شیرین و متفاوت‌تر از متقدمان و متأخران، همه‌ی سعی و تلاش خود را به کار می‌گیرد تا از مفاهیمِ مرسومِ عهد خود، پا را فراتر نهد و با یک رویکرد نوین و هنری به شعر، روحِ انسان‌گرایی را در آثار خود تثبیت کند و ترویج دهد. نظامی در میان داستان سرایان این مرز و بوم و دیگر ملل، از جایگاه ویژه‌ی برخوردار است. از دید بیشتر ادب پژوهان، نگاهِ نوین نظامی به پیرامون و ایجاد تصویرهای عالی او در آثارش؛ بزرگترین راز بقا و تعالی جایگاه وی در میان داستان‌سُرایان ادب‌دری و جهان می‌باشد. زمانی ارزش و جایگاه نظامی را در میان داستان پردازانِ ادب‌پارسی‌دری قابل رؤیت است که نگاهی به مقلدان وی و فرهنگِ ” خمسه‌سُرایی” بیاندازیم. از دید نگارنده، تفاوت نظامی با دیگر داستان سُرایان ادب‌دری در موارد فوق است: نگاهِ هنرمندانه‌ وی به پدیده‌ها، استفاده از آرایه‌های زیبایی شناختی به شکل ماهرانه، نفوذ در روح و روانِ شخصیت‌های داستان، پاشیدنِ بزرِ حکمت و اندرز در روان شخصیت‌ها، ارج‌ نهادن به مقام زن و پشت‌ پا گذاشتن به سنت‌های پیشین،… است.

 

رویکردها

  • اسماعيل، حاکمی.(بی‌تا). نظامی شاعر بزم‌پرداز. مجلة رشد آموزش ادب فارسی. دانشگاه تهران.
  • بری، مایکل.(۱۳۸۵). تفسیر مایکل بری بر هفت پیکر نظامی. ترجمة جلال علوی نیا. تهران: نشر نی.
  • دستجردی، وحید.(۱۲۹۹). مقایسة یک شاعر فوق‌الطبیعه / لیلی و مجنون مکتب شیرازی. ش۱ / ش۷ و ۸
  • ریاضی، حشمت‌الله.(۱۳۸۵). داستان‌ها و پیام‌های نظامی گنجوی. به کوشش حبیب‌الله پاک‌گوهر. تهران: انتشارات حقیقت.
  • زرین‌کوب، عبدالحسين.(۱۳۷۶). با کاروان حله. تهران: انتشارات علمی.
  • زنجانی، برائت. (۱۳۵۱). صور خیال در خمسة نظامی. رسالة‌ دکتورای زبان و ادبیات فارسی. دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران.
  • ستاری، جلال. (۱۳۷۵). سیمای زن در فرهنگ ایران. تهران: نشر مرکز.
  • شفیعی کدکنی، محمدرضا.(۱۳۷۰). صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
  • شهابی، علی‌اکبر.(۱۳۳۴). نظامی شاعر و داستان‌سُرا. تهران: انتشارات کتاب‌فروشی ابن سینا.
  • صادق، رضا شفق‌زاده.(۱۳۶۰). تاریخ ادبیات ایران. تهران: انتشارات آهنگ، یک مجلد.
  • علی‌زاده، محمد‌ مبارز و دیگران.(۱۳۵۵). زندگی و اندیشه‌ی نظامی، ترجمه‌ی حسین محمد زاده صدیق. تهران: انتشارات توس.
  • کریمی، محمدفهیم. (۱۳۹۹). گنج دری. کابل: چاپ نهم.
  • گلچین‌معانی، احمد.(۱۳۶۸). تذکره‌ی پیمانه. مشهد: انتشارات کتاب‌خانه‌ی سنایی.
  • میر صادقی، جمال. (۱۳۸۸). عناصر داستان. تهران: انتشارات سخن، چاپ ششم.
  • نظامی، الیاس بن یوسف.(۱۳۸۴). کلیات خمسة حکیم نظامی گنجه‌یی. تهران: امیر کبیر، چاپ نهم‌.
  • نوروزی، زینب. (۱۳۹۴). بررسی شخصیت زن در شعر نظامی. مجموعة مقاله‌های دهمین همایش بین‌المللی ترویج زبان و ادب فارسی. دانشگاه محقق اردبیلی.
  • وحید دستگردی، محمد.(۱۳۴۷). منظومه لیلی و مجنون حکیم نظامی گنجوی، تصحیح و تحشیه شاعر و دانشمند ایرانی وحید دستگردی. ماهنامه ارمغان ادبی، علمی، تاریخی، اجتماعی. تهران؛ سی و هفتم (۲).
  • یاحقی، محمدجعفر؛ فرزاد، عبدالحسين.(۱۳۹۴). تاریخ ادبیات ایران و جهان. تهران: شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران، جلد۱.
اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان