روزی صوفیای که به همسرش مشکوک شده بود، ناگهان از مغازه به خانه بازگشت. وقتی وارد خانه شد، متوجه شد که همسرش با یک مرد کفاش در اتاقی دربسته تنهاست. زن که فهمید شوهرش رسیده، سریع یک چادر بر سر مرد انداخت و او را شبیه…
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام
ایمیل
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ