ژان آدم
(1735-1826)
ژان آدم رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا و از اندیشمندان سیاسی آن کشور است که در ایالت ماساچوست تولد یافت و در دانشگاه هاروارد به تحصیل پرداخت. آدم در انقلاب امریکا فعالانه شرکت جست و در اعلامیه آزادی کشور خود سهیم بود. او در دور مذاکرات با بریتانیا در راس هیات امریکایی قرار داشت و بعد به عنوان نخستین سفیر ایالات متحده در بریتانیا ایفای وظیفه کرد. او پسانتر معاون نخستین رئیس جمهوری امریکا ( جورج واشنگتن ) شد و بدنبال اتمام دوره ریاست جمهوری، دومین رئیس جمهور ایالات متحده بین سال های 1797 تا 1800 انتخاب شد. آدم در دور دوم انتخابات برای مقام ریاست جمهوری، به توماس جفرسون باخت.
آدم از خود خانواده بزرگی به میراث گذاشت که در سرنوشت سیاسی و اقتصادی ایالات متحده نقش موثر ایفا کرد. پسران او ژان کوینسی آدم ششمین رئیس جمهوری امریکا انتخاب شد، چارلز فرانسیس آدم، دپلمات برجسته امریکا و هنری آدم از جمله مورخان شهیر آن کشور بودند.
ژان آدم دو کتاب در نظریه سیاسی نوشت که به ترتیب : دفاع قانون اساسی حکومت امریکا (1787) و مباحثات داویلا (1791) می باشند. البته به اضافه کتابهای فوق الذکر، مقالات فراوان از آدم در باب علم سیاست باقی مانده است. براساس این کتابها، آدم با میراث عقاید سیاسی از اسلاف پوریتانی و اندیشههای ژان کالوین به این نتیجه رسیده بود که سرشت انسان عصیانگرا و عبث است. او میگفت که انسانها از اینکه جنونی برای برتریجویی دارند در اجتماع به دنبال سلطهگری و امتیازطلبی هستند. خودخواهی و فخر انسان در دوره مسیحیت سنتی او را وادار کرد تا به دنبال عزتطلبی، برتریجویی و ستایش دیگران برود که منجر به رقابت، جاهطلبی و زدوخورد در اجتماع شد. بنابرآن، نیاز مبرم است که جامعه و دولت تنظیم یافته به باور آدم ایجاد کرد تا جلو خودخواهی گرفته شود.
آدم قانون اساسی محافظهکارانه انگلیس را ستود و اعلان کرد که قانون اساسی ایالات متحده امریکا نیز این چنین اختلاطی از سلطنت، اشرافیت و مردمسالاری باشد که رئیس جمهوری، مجلس سنا و مجلس نمایندگان آن را تمثیل کند. تاکید بر روش حکومت اشرافی توسط آدم باعث شد که مردم امریکا از برنامههای مساوات طلبانه و دموکراتیک توماس جفرسون در انتخابات بعدی حمایت کنند.
ژان آدم زندگی انسان امریکایی را در سه سطح فقر، محرومیت و بی ثباتی تعریف کرد که با ثروتمندان و تحصیلکردهها حسادت میکردند. ازآن طرف از حکومت میخواستند تا قدرت و ثروت را در میان آنان تقسیم نماید. از این رو دموکراسی ناب را به شدت رد میکرد و آن را ویرانگر و انارشیک میدانست و باور داشت که چنین مدل حکومتی منجر به ارتقای نظام اشرافیت طبیعی مطلق خواهد شد. آدم می خواست اذهان کند که در نظام دموکراسی ناب اکثریت فقرا و محرومین در راس حکومت میآیند در حالیکه در نظام اشرافیت، تعدادی اشراف و تحصیل کردهها با اسفتاده از پس منظر خانوادگی، تحصیل و ثروت خود حکومت میکنند که این برای امریکا بهتر است.
در ایده قانون اساسی امریکا از دید آدم، این اشراف حاکم بر مجلس سنا، ریاست جمهوری و دستگاه قضائیه دولت تکیه نموده نظارت سالم بر مجلس نمایندگان و اداره دولت خواهند کرد. آدم برای یک جامعه با ثبات و سالم این قاعده را لازم میشمارد و میگوید که در صورت حکومت اکثریت فقرا، قدرت برای توزیع و تقسیم ثروت به کار خواهد رفت که حرص غیر قابل اداره آنان قوانین مالیات اضافی و ورشکستگی بانکها میشود. برای آدم این نوع نظام باعث میشود که انسانهای زیرک دو باره صاحب ثروت شوند و فقرا در همان حالت اول باقی بمانند که یک بار دیگر لزوم تقسیم ثروت احساس میشود.
به باور آدم، حق مالکیت خصوصی به سان حق الهی مقدس است. او پس از ژان لاک متفکر سیاسی انگلیسی معتقد شدده بود که دولت در صورت عدم حمایت از حق مالکیت خصوصی، عادل نخواهد بود. او با چنین نگرش سیاسی در دوران ریاست جمهوری، بسیاری از حامیان فدرالیست و مردم عامه را از دست داد.
برای مطالعه بیشتر:
- هوی، جی، آر. عقاید سیاسی متفاوت ژان آدم. پرینستون: انتشارات دانشگاه پرینستون، 1966.
- وود، جی، اس. ساختار جمهوری امریکایی. نیو یارک: نارتن، 1969.
- زویسپر، جی. معانی و فلسفه سیاسی: مطالعه بیناد سیاست حزبی امریکا. نیویارک: انتشارات دانشگاه کمبریج، 1977.