مائو زدونگ
(۱۹۷۶-۱۸۹۳)
مائو تسهتونگ، متفکر سیاسی و رهبر انقلابی چین، از بنیانگذاران اصلی انقلاب کمونیستی سال ۱۹۴۹ بود. او با تلفیق اندیشهٔ مارکسیسم-لنینیسم و سنتهای فلسفی چین، از جمله آموزههای کنفوسیوسی و اصول قاعدهگرایی، کوشید تا نظریهای بومی برای تحول اجتماعی در چین ارائه دهد؛ ایدهای که بعدها به نام مارکسیسم چینی شناخته شد.
خوانش مائو از مارکسیسم، بر خلاف قرائت کلاسیک آن که بر طبقهٔ کارگر صنعتی تأکید میکرد، بر بسیج تودههای دهقانی در روستاها مبتنی بود. او معتقد بود که با سازماندهی دهقانان و پیوند آنها با چریکهای مسلح، میتوان قدرت را در شهرها به دست گرفت؛ شیوهای که در تاریخ اندیشهٔ مارکسیستی نوآورانه تلقی شد.
فعالیتهای نظامی مائو و سازماندهی نیروهای چریکی (گوریلاها) در برابر طبقهٔ حاکم و صنعتی، سرانجام به پیروزی انقلاب کمونیستی و تأسیس جمهوری خلق چین انجامید. او با نگاهی شکاکانه نسبت به اندیشههای غربی، کوشید از تأثیرات خارجی بر سیاست چین جلوگیری کند؛ امری که برخی آن را به ناآشنایی او با جهان خارج از چین نسبت دادهاند، زیرا مائو هرگز به خارج از کشور سفر نکرد.
در حوزهٔ سیاست داخلی، مائو پس از جدایی نظری از اتحاد شوروی، به نقد تمرکز قدرت در دولت سوسیالیستی پرداخت. با ظهور نسل جدیدی از رهبران در حزب کمونیست، او به تمرکززدایی سیاسی و شکست ساختارهای زنجیرهای قدرت پرداخت و کوشید تا مفهوم سوسیالیسم دموکراتیک را تقویت کند.
با این حال، در عمل، این رویکرد به هرجومرج سیاسی و رقابت شدید میان رهبران حزب انجامید. برای مهار این بحران و حفظ اقتدار، مائو انقلاب فرهنگی را آغاز کرد؛ حرکتی که تحت نام پاکسازی ایدئولوژیک، بسیاری از رهبران و روشنفکران را قربانی کرد.
تأثیر اندیشههای انقلابی و نظامی مائو، فراتر از مرزهای چین رفت. الگوی مبارزاتی او، در انقلاب نپال به پیروزی رسید و در قالب جنبشهای مسلحانه در هند امروزی نیز ادامه یافته است.
برای مطالعه بیشتر:
- شیلدون، گارت وارد. دایره المعارف اندیشه سیاسی. نیویارک:فکت ان فایل، ۲۰۰۱.