هنا آرند
(۱۹۷۵-۱۹۰۶)
هانا آرنت، اندیشمند سیاسی آلمانیتبار امریکایی، در شهر هانوفر آلمان متولد شد و دوران کودکی خود را در کونیگسبرگ سپری کرد. تحصیلات عالی خود را در دانشگاه ماربورگ به پایان رساند و رساله دکترای خود را در زمینه آگوستینشناسی دفاع کرد. گفته میشود که در دوران دانشگاه، رابطهای عاطفی با مارتین هایدگر، فیلسوف برجسته آلمانی، داشته است.
با ظهور رژیم نازی، آرنت در سال ۱۹۳۳ مجبور به ترک آلمان شد و به پاریس مهاجرت کرد. پس از اشغال پاریس توسط نازیها در سال ۱۹۴۱، به ایالات متحده گریخت و پس از یک دهه، تابعیت امریکایی دریافت کرد. او سالها در دانشگاههای پرینستون، شیکاگو و مدرسه جدید پژوهشهای اجتماعی در نیویورک بهعنوان استاد تدریس کرد و از اعضای فعال بسیاری از سازمانهای یهودی بینالمللی بود.
آرنت جایگاه فکری خود را با تحلیلهای عمیق درباره سیاست و جامعه مدرن، بهویژه در زمینه شناخت حکومتهای توتالیتر و فجایع نسلکشی قرن بیستم، تثبیت کرد. در سال ۱۹۶۳، او بر محاکمه آدولف آیشمن نظارت داشت—مقام رسمی نازی که در سازماندهی قتل میلیونها یهودی نقش داشت. آرنت پس از این تجربه، کتاب آیشمن در اورشلیم را نوشت و در آن اصطلاح مشهور «ابتذال شر»[1] را مطرح کرد. از دیدگاه او، آیشمن نه یک هیولا، بلکه یک کارمند بوروکراتیک معمولی بود که با بهرهگیری از ابزارهای مدرن اداری و فناوری، در خدمت بقای دولت، بهطور سیستماتیک انسانها را نابود کرد.
در حالی که بسیاری از تحلیلگران، شخصیتهایی مانند آیشمن را غیرانسانی و هیولایی میدانستند، آرنت معتقد بود که دستگاه وحشتزای نازی بهواسطه حضور افراد عادی و فاقد درک سیاسی عمیق در رأس قدرت، امکانپذیر شد. او استدلال میکرد که لشکرکشی و خشونت، به ویژگی زمانه بدل شدهاند و در ساختار دولتهای مدرن، چنین گزینههایی به قیمت نابودی قضاوت اخلاقی و تحمل اندیشه دیگران اجرا میشوند.
تحلیل آرنت از حکومت نازی، ریشه در کتاب ریشههای توتالیتاریسم (۱۹۵۱) دارد. در این اثر، او به بررسی ماهیت رژیمهای استبدادی، ساختارهای حکومتی و بهویژه نظام اجرایی امپریالیسم پرداخت. تمرکز اصلی آرنت در این کتاب، بر رژیمهای نازی و استالینیستی بود. از دیدگاه او، ظهور توتالیتاریسم در قرن بیستم—که با تکیه بر ایدئولوژی و ایجاد وحشت، آزادی سیاسی را ریشهکن میکند—«بار دوش زمان ما»[2] است. بدترین وجه این حکومتها، به باور آرنت، آن است که بهطور عمدی انسانها را از انسانیتشان محروم میسازند. برخلاف حکومتهای مطلقه که انسانها را به اطاعت از حاکم وامیدارند، حکومتهای توتالیتر با خلق اسطوره هویت ملی، تودهها را حول محور قدرت جمع میکنند تا دیگران را به سلطه خود درآورند.
فراتر از این مباحث، آرنت نظریه سیاسی مستقلی را نیز توسعه داد که بر پایه اندیشه سیاسی کلاسیک یونان بنا شده بود. در کتاب شرایط انسانی، او بیان میکند که سیاست در اندیشه یونان باستان، بر محور «کنش سیاسی» میچرخد. از دیدگاه آرنت، این کنش سیاسی در دوران معاصر تحت تأثیر “سودگرایی”[3] قرار گرفته و جای خود را به تقلید و پیروی داده است؛ در حالی که خلاقیت و ابتکار، ارزشهای بنیادین سیاست اصیلاند.
برای مطالعه بیشتر:
- یانگ-بروهل، ای. هنا آرند: برای عشق جهان. نیو هاون: انتشارات دانشگاه یل، ۱۹۸۲.
[1] Banality of Evil
[2] The Burden of our time
[3] Utilitarianism






