فرهنگ‌نامۀ فلسفۀ سیاسی: کارل پوپر

کارل پوپر

کارل پوپر

(۱۹۹۴-۱۹۰۲)

کارل پوپر، فیلسوف برجسته‌ی سیاسی و علمی، در وینِ اتریش به‌دنیا آمد و به‌دنبال ظهور نازیسم در آلمان و اتریش، ناگزیر به مهاجرت به نیوزیلند و سپس بریتانیا شد. این هجرت، نه‌تنها زندگی شخصی او را دگرگون ساخت، بلکه بستر شکل‌گیری اندیشه‌های انتقادی‌اش درباره‌ی آزادی، تمامیت‌خواهی، و نقش علم در جامعه شد.

کتاب پرآوازه‌ی او جامعه‌ی باز و دشمنانش (۱۹۴۵) نگاه فلسفی‌اش را جهانی ساخت. پوپر در این اثر، آزادی سیاسی، دموکراسی، و پیشرفت علمی را شالوده‌های تمدن معاصر می‌داند و تأکید می‌ورزد که جامعه‌ی باز، فضایی برای بیان باورها، آزادی رسانه‌ها، و پژوهش‌های علمی فراهم می‌آورد—فضایی که منجر به خلق اندیشه‌های نو، شادی اجتماعی، و شکوفایی انسانی می‌شود.

او نظام‌های توتالیتر چون نازیسم، فاشیسم، و کمونیسم را دشمنان اصلی جامعه‌ی باز تلقی می‌کند؛ نظام‌هایی که با تکیه بر دکترین‌های ایدئولوژیک، امید، نوآوری، و آزادی را سرکوب می‌کنند.

در امتداد سنت لیبرالیسم کلاسیک، پوپر با الهام از اندیشه‌های جان لاک و جان استوارت میل، بر تحلیل عقلانی سیاست و طبیعت انسان تأکید دارد. او منتقد جدی مطلق‌گرایی، تمامیت‌خواهی، و فلسفه‌ی سیاسی افلاطون است—به‌ویژه در آن‌جایی که زعامت جامعه بر دوش “شاه فیلسوف” نهاده می‌شود. دیالکتیک هگل نیز از نظر او گمراه‌کننده است، زیرا انسان را به‌طور کاذب در مسیر دستیابی به حقیقت مطلق قرار می‌دهد.

از نگاه پوپر، پرسش بنیادی سیاست نه انتخاب زمامدار خوب، بلکه سازوکارهای بازدارنده‌ی ظلم و خطای قدرت است. لیبرالیسمِ او متأثر از شکاکیت کالوینیستیِ آمریکایی و مدل مشروطه‌گرایانه‌ی جیمز مدیسون است، که بر بررسی، تعادل قوا، و محدودسازی قدرت تأکید دارد.

او باور دارد که افتخار و قدرت انسان را آلوده می‌سازند، و دولت باید صرفاً آزادی و برابری افراد را صیانت کند، بی‌آن‌که درگیر برنامه‌های فراگیر یا اصلاحات وسیع شود. اما حذف فقر و طمع را از جمله وظایف روا دولت می‌داند.

پوپر هم‌چنین به‌شدت منتقد “تاریخ‌گرایی” است—یعنی نظریه‌ای فلسفی که روند تاریخ را تابع قوانین علمی می‌داند. از دید او، این نگرش، به‌ویژه در نسخه‌ی مارکسیستی‌اش، خطرناک و ساده‌انگارانه است و مسیر تمدن را به سوی الگوهای از پیش‌تعیین‌شده سوق می‌دهد.

از دیگر آثار مهم او، می‌توان به منطق کشف علمی (۱۹۵۹) و فقر تاریخ‌گرایی (۱۹۵۷) اشاره کرد. این کتاب‌ها در نقد دیدگاه‌هایی چون بنیامین باربر، بر اهمیت احساسات، فردیت، و طبیعت اجتماعی انسان تأکید دارند—مقابله‌ای با نگاه صرفاً ابزاری به پیشرفت علمی و اجتماعی.

 

برای مطالعه بیشتر

  • مگی، بی. پوپر. لندن: فنتانا، ۱۹۷۳.
  • پوپر، کی.  جامعه باز و دشمنانش.  پرنستون، ان. جی.: انتشارات دانشگاه پرنستون، ۱۹۴۵.
  • پوپر، کی. فقر تاریخ. نیویارک: بیسیک بوک، ۱۹۵۷.
اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان