اورنگ هفتم: سروده‌ی احسان نیازی با دکلمه‌ی نقیب‌الله خطیبی | کاش هنگامِ جگرخونی کمی باران شود

کاش هنگامِ جگرخونی کمی باران شود
اشک‌هایم در میانِ قطره‌ها پنهان شود

کاش می‌شد تا بیاموزم چه گونه می‌شود
مشکلاتِ غربتم اندازه‌یی آسان شود

می‌سُرایم از بهار زادگاهم آن‌قدر
تا اَمستردام غرق عطر کابل جان شود

پشت گپ اصلا نگشته با همه هم‌گپ شوم
پیش از این که درد تنهایی دو صد چندان شود

کینه‌ها در قلب من تصویر نیکی می‌کشند
تا دوباره سفره گرم از خنده‌ی یاران شود

عهد بستم خوب باشم گرچه می‌دانم رفیق
وقتی ادم خوب باشد قیمتش ارزان شود

این دلی ساده‌ مزاجم با امیدی زنده است
با امید اما کجا درد دلی درمان شود

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان